من دیشب موفق به تماشای این نمایش شدم.
از اصلیترین دلایلم واسه دیدن این نمایش ترکیب بازیگران بود که همونطور که انتظار داشتم بازیهای درخشانی دیدم. همه بازیگرا یه سر و گردن از متن بالاتر بودند. از کاظم سیاحی بازیهای قویتری هم دیده بودم مثل همین اواخر نمایش نکبت ولی به نظرم کشش و ظرفیت متن بیشتر ازین جا نداشت. ستاره پسیانی مثل همیشه فوقالعاده بود مخصوصا مونولوگ پرده آخر و اون بازی احساسی و جاری شدن اشکش که فقط از یه بازیگر تمام عیار تئاتر مثل ایشون برمیاد! خسرو پسیانی هم بازی به اندازه و خوبی داشت و البته که صدای آواز زیباش منو حیرت زده کرد...
در مورد قصه و متن بخوام بگم به نظرم متن پر کششی بود و مخاطب رو تا آخر با خودش همراه میکرد به طوریکه متوجه گذشت زمان نمی شدی هرچند که باگهایی هم داشت
اما به نظرم نقطه ضعف کار طراحی صحنه بود که توی ذوق میزد. چیزی که خیییلی جای کار داشت ولی متاسفانه مغفول مانده بود. به جای اون پردههای آویزان زشت میتونست دکوری ساخته بشه که فضای یک خونه مجلل یک دون اسپانیایی رو القا کنه. کل نمایش یک میز بود که هم تخت بود هم میز غذاخوری، روش راه میرفتن، غذا میخوردن، میشستن، میخوابیدن که به نظرم جالب نبود. خطا در پخش صدا بعد از این همه اجرا که دگ نزدیک اجراهای پایانی است هم از نکتههای جالب بود که تمرکز بازیگرا و تماشاچیا رو به
... دیدن ادامه ››
هم میزد...
و اما در مورد سالن باید بگم که اولین باری بود که به دیدن نمایش در اون سالن میرفتم و چون من روز پنجشنبه به دیدن نمایش رفتم حجم ترافیک در خود مجموعه باغ کتاب بخاطر نبود پارکینگ واقعا اذیت کننده بود...
در آخر این نکته رو هم لازم میدونم بگم که واقعا جای تاسف داره که با وجود این همه تذکر چطور هنوز یه عده موقع اجرا گوشیشون زنگ میخوره... نگاه ستاره پسیانی اون موقع منو یاد پدر خدا بیامرزشون انداخت که چقدر روی این موضوع حساس بود و تذکر میداد...