در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش خواب زمستانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:39:50
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((امروز بی زمان))

**در نوشته ی ذیل به طرح داستانی نمایش(با قرائت نگارنده) اشاره شده است**

خواب زمستانی نمایش اپیزودیک و به هم مرتبطی است که رئالیسم اجتماعی گزنده ای را به شیوه ی روایتی سیال و ذهنی ابراز می کند.
همه ی ماجراهای اپیزود اول [خواهرانی که در جستجوی مقدمات زندگی ،،فقط کمی بهتر،، دست و پا می زنند اما بیشتر در فقر و بدبختی فرو می روند] در ذهن نویسنده ای به نام ،فرشته انصاری، می گذرد که در اپیزود دوم به اتهام قتل همه ی آن خواهران و پدرشان و بسیاری از شخصیت های داستان های دیگرش و البته قتل واقعی مادرشوهرش! در آستانه ی اعدام، در حال اعتراف کردن است. اینکه هیولایی دارد که او را وادار به کشتن دیگران می کند. اینکه از زمان متنفر است و... در اپیزود سوم ماجراهای پردرد زینت، مرده شور را می شنویم که جنازه ی همان نویسنده را که قبل از اعدام در سلولش سکته کرده، شسته . زینت کارگری هم می کند تا آینده ی تنها کس اش ،دخترخواهرش را تامین کند.از اینکه صورت نویسنده مرده شبیه به خواهرزاده اش است به شدت پریشان احوال می شود و....
*
خواب زمستانی، ... دیدن ادامه ›› به نظرم البته در قسمتهایی دچار کلیشه و کمی ضعف می باشد به ویژه جایی که موضوع ارتکاب به قتل واقعی( و نه ادبی)شخصیت نویسنده، با پرداخت نابسنده و نارسایی همراه است و به نوعی مغایر است با موقعیت اندیشه ای و اعتراضی او(فرشته انصاری) که شاکله ی ساختاری کل روایت بر مدار ذهن نگران پر استیصالش شکل گرفته و با قتل شخصیت های بدبخت و مستاصل داستان هایش، چه بسا به طور سمبلیک خواهان نجاتشان می باشد...اما قتل در واقعیت غیر داستانی نمایش به عنوان کلیشه ای نخ نما و مردسالارانه ی دعوای عروس و مادرشوهر ،خوانش های وسیع تر و عدالت طلبانه (به سیاق نهیلیستی اش!!) را در کلیت نمایش ،تا حدودی زیادی مخدوش و محدود می نماید.

با وجود این ،خواب زمستانی نمایش شریف ، متعهد و کماکان معترض به وضعیت،باقی می ماند. ودرباره ی فقر و اختلاف طبقاتی و فساد مالی و بی پناهی و ...در امروز بی رحم و مخوف و تاریک حرف می زند. امروزی که گویی در زمان گم شده یا زمان را از دست می دهد و تکثیر شده در گذشته و حال و شاید آینده!!...بی افق، بی معنا و سرد و یکسان است و زندگی در چنین امروزی با مرگ چه تفاوتی دارد؟
در این وضعیت هر روز آدم های بیشتر و بیشتری به حاشیه ی مخوف فقر و فلاکت و حسرت و محرومیت کشیده می شوند و خشونت و قتل تنها نمونه های از محصولات چنین شرایطی خواهد بود.
بیشتر شخصیت های نمایش قوام یافته اند و دریافتنی ...حبابی نیستند.از برجسته ترین شاخصه ی این نمایش ، بازی های خوب و دلنشین است خصوصا الهام شعبانی و نسرین درخشان زاده که کار متفاوتی نسبت به بازی های گذشته اش ارایه می دهد. بازی های خوب باعث ارتقا کیفی معناداری در کلیت این اجرا و تاثیرگذاری اش می باشد.
به امیدفرداهای روشن تر و موفقیت های خیلی بیشتر برای خانم کارگردان و گروه خوب شان
سلام من ٢ روز پیش این کارو دیدم و کارگردان این کارو نمى شناختم فقط یک گروه بسیار همدل وکاربلد دیدم
بازى ها عالى بود سارا رسول زاده ى نسرین درخشان زاده رو در کارهاى دکتر رفیعى دیده بودم و یلدا عباسى چقدر اینجا متفاوت و درست بودن
همه ى انتخا ب ها عالى بود
پیشنهاد مى کنم این کار رو به همه ى دوستان
۰۷ مهر ۱۳۹۵
ابتدا تشکر ابرشیر دو نظر خانم ثانی اگر رفته اند می خواستم بدانم. کار بسیار خوب از یک کارگردان جوان تاتر ‌انهم خانم.
۱۷ مهر ۱۳۹۵
ممنون که خواندید
۲۰ مهر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید