در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال ابرشیر | درباره نمایش بی پدر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:39:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((گرگ-پدربودگی ))
بی پدر، محمد مساوات، نمایش افشاگر و ویران کننده ای است.
ضربه می زند، از جای می جهاند و برمی آشوبد. به قول آنتونن آرتو ، این آشفته کردن هستی آدمی از ویژگی های اصلی تئاتر است. این تاتر بخش هایی از وجود را بی نقاب کرده و ابعاد دیگری از آن را معرفی میسازد و به دنبال آن وارد ساحت های حیرت زا و بی پرده تری از هستی این وجود، در عرصه می شود.
بی پدر، گروتسکی کانیبال(همجنس خوار)، معماگونه ای خون آلود با روایت آشنازدایی شده از داستان کودکانه ی شنگول و منگول و.. بر صندلی سالن قشقایی میخکوبتان می کند.
نمایش با فشار و تمهیدات هوشمندانه و کش آوردن تعمدی مدت زمان مکث ها و طول مدت نمایش ،مخاطب را در معرض آزار شدید خودآگاهی فکورانه قرار می دهد تا از تحیر تماشای خشونت عریان لذت کافی و سرگرم کننده نبرد و به سطحی دیگری از مواجه با خشونت(ها) والایش یابد و در مورد سازکار به ظاهر ساده ای که می بیند به شدت فکر کند.از این جهت با خشونت مک دونایی رایج شده فاصله می گیرد و نسبت به آن استعلا می یابد. مانند کاری که میشل هانکه در سینما به تاثیر از پیرپائلو پازولینی فیلمساز رادیکال ایتالیایی درباره خشونت انجام می دهد و وجه سرگرم کننده و تفریحی آن را می گیرد و مستقیم و آزاردهنده حضور بی رحمش را برملا می کندتا برعلیه اش خیزش و مبارزه ای دربگیرد.
بی پدر بی آنکه حرفها و دیالوگ های فلسفی و پیچیده و متکلف بگوید یا از نمادپردازی کارکردی و پرکاری استفاده ... دیدن ادامه ›› ببرد، ذهن مخاطبانش را از همان دقایق ابتدایی اجرا با تمهیدات و طراحی های زیرکانه ،درگیر مسایل فلسفی، روانشناختی، اجتماعی، و... می سازد.
بازی با واقعیت یا معرفی شکل های متغیر واقعیت دردسترس از یک رویداد و فقدان حقیقت واحد ( کشته شدن شنگول و پیداکردن قاتل او و دلایل اتهام )،غریزه و مساله ی چالشی ذاتی و عرضی بودن در رویارویی با امر اخلاقی ( گوشت خوردن گرگ ها و (فکر)حمله گرگک و پدرش به بزها...)، تجاوز به کودکان در محیط خانه ، تغییر ماهیت بر خلاف جریان ذات، به پرسش گرفتن امر ذاتی و امکان بروز سبعیت دهشتبار حتی ذات مادری (صحنه فاجعه بار پایانی و خوردن گوشت شنگول حتی توسط مامان بزی)، بازگشت به خویشتن و نتیجه ی تراژیک و مهلک این تصمیم در شرایط کنونی (تصمیم شنگول برای بز-ماندگی!)، به سخره گرفتن پورنوگرافی خشونت در قالب سرگرمی ، آسیب های خانواده(ناهنجار) و پرسش مناقشه برانگیز( و البته ناشی از نگرانی بسیار) از این نهاد به عنوان بستری مساله ساز برای ریشه دوانی و شیوع انواع ناهنجاریه های ویران کننده و آخرالزمانی....
شاید به دلیل محدودیت های اجرایی و آزادی عمل بیشتر بازیگران،همه نقش های از جمله مامان بزی و دخترش حبه انگور را مردان بازی می کنند.همسری مامان بزی و آقاگرگه با بازیگران همجنس،(چه بسا خارج از خواست واقعی طراح وکارگردان) منجر به قرائت های کنایه آمیز در مورد مباحث امروز جهان درباره ی شکل های مختلف خانواده و کارکرد آنها در جهت تثبیت احتمالی نظام سرمایه داری و البته مناقشات اخلاقی پیرامون آن نیز می شود..
در پایان فاجعه بار و جهنمی نمایش ،ظاهرا ما با رستاخیز گرگ-پدر به عنوان یک آرزو مواجهیم....او از جمع همخواران حتی مادری که از لاشه فرزندش می خورد، جدا می شود و دوباره شروع به زوزه کشیدن می کند گویی این نشانه ای برای بازگرداندن نظم هستی به سیاق قبل از این آشوب خونبار انجام می شود یعنی گرگ بودگی گرگ. این نگاه موکد بر اعطای ارزش بی بدیل و سرنوشت ساز در حیات و هستی به دال پدر (هستی مذکر)بدون اعتباربخشی به هستی زنانه مادر، ناشی از نوعی مردسالاری درونی شده در نگاه این استعداد بزرگ تاتر امروز ایران است و البته نیازمند بازنگری و ترمیم...
طراحی های صحنه ، نور و... در این نمایش کارکردی و فضاساز و معنا رسان است. خونریزی دیوارها در انتهای نمایش یک ایده زیبایی شناسی خیره کننده بود.
نمایش بی پدر به شدت با تعاریف تئاتر به مثابه یک ضرورت همخوانی دارد... ضرورت بیان تضادها و کشکش های درون ... ضرورت داشتن وسیله ای برای تاثیرگذاری بر جهان و زایاندن انسان نو ( یا دست کم ایجاد تحریک به تامل و خواست ایجاد آن) به واسطه بی رحمی ها و شقاوت های موجود

اردشیر گرامی بعد از خواندن متن شما آرام و قراری برای دیدن این تئاتر باقی نمی ماند
بعد از چند روز دوری ، خواندن این نوشته های ارزشمند انگیزه ای تازه برای ورق زدن تیوال می دهد
متشکرم
۳۰ فروردین ۱۳۹۶
ابرشیر عزیز و ارجمندم
ممنون از محبت و توصیه ی خوبتان
حتما قبل از دیدن اجرا ، سعی می کنم تمهیدات لازم را انجام دهم .
با اینکه نمی خواستم تا قبل از اینکه نمایش را ببینم ، هیچ مطلبی راجع به آن بخوانم ، ولی تیتر و همان خط اول نقدتان عجیب وسوسه انگیز بود برای ادامه ی خوانش آن . و باعث شد اشتیاق برای دیدنش چند برابر ... دیدن ادامه ›› شود .
جناب مساوات هر بار که کاری به روی صحنه می برد ، مخاطبش را به نوعی غافلگیر می کند .
با خواندن متن شما و دیدن عکسها ( که البته تصمیم به دیدن آنها هم نداشتم ولی چون بشدت کنجکاویم تحریک شده بود ، دیدم ) ، بیقراریم برای دیدن این کار به اوج رسید .
با سپاس از شما
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
انشالا که دوست داشته باشید... حضورتان در سالن های تاتر و تیوال فرخنده است.خرسندم به حضور پرمهر و پرانرژی تان
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید