در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش لندن، رم، تهران، آمستردام
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:27:34
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((چگونه درباره تصویری که از تو دارم تجدید نظر کنم؟))
به نظرم 'لندن، رم، تهران، آمستردام ' در امتداد بین المللی، نمایش کارگاهی " بین خودمان باشد " دشت آرای است که سال گذشته در پلاتو تجربه ی جنب سالن حافظ اجرا شد. 20نفر از بازیگران کارگاه ماجراهای واقعی، رازها و قصه های خود را با تماشاچی تقسیم می کردند. روی صحنه ( به جز قسمت آخر نمایش) فقط چند صندلی بود و بازیگران نشسته ،ایستاده یا خوابیده روی صحنه مشغول بازی روایتهای خود بودند.
' لندن، رم....' البته تفاوت های معناداری با اجرای مذکور دارد.استفاده از ویدیو و پرده های نمایش تقریبا عظیم از سه سوی صحنه روبروی تماشاگران تاکیدی است بر نقش رسانه (مدیا) بر انگاره ها و برداشت ها و قضاوت های ما از دیگر آدم های جهان.... و البته در عین حال کارکرد دوگانه و متناقض این ابزار را هم مطرح می کند. بدین معنا که مدیا (البته از نوع مستقل که توسط آرتیست ساخته شده) در نشان دادن واقعیت زندگی معمولی و انعکاس تصویر غیر کلیشه ای از واقعیت نقش دارد.از طرفی این مدیا(رسانه های جریان غالب) ابزاری است بسیار قدرتمند در دست قدرتها (دولت ها،کورپوریشن ها )که در صدد یکسان سازی و دسته بندی آدم ها به نفع تحکیم و بقا خود هستند .مانند اتفاقی که در ویدیوی نمادین مرغداری صنعتی صورت می گیرد.
قسمتهای نمایشی موقعیت گرا است. درامی وجود ندارد .شهروند-بازیگران ایرانی،هلندی،انگلیسی،ایتالیایی (که همه به جز یک نفرشان، زن هستند!) دربستر شرایط و تجربه های گاه واقعی و شخصی شان موقعیت صحنه ها را می سازند.مثلا ترافیک ... دیدن ادامه ›› تهران.
اینها با تعامل با یکدیگر قرار است ضمن تاکید بر تمام تفاوت هایشان به این نتیجه ی تکراری! برسند که نقاط انسانی مشترک بسیار مهم تر و پر رنگ تر است اما لزوما این نتیجه ، مخاطب را( لااقل در اجرا)به تجدید نظر در تصویرش از این دیگران رهنمون نمی شود و اساسا نمایش هم به لحاظ اجرایی و هم در محتوی متنی اش ،چنین برداشتی را تقویت نمی کند و گویی همه چیز صرفا به خارج از متن/تاتر موکول می شود.از طرفی رمانتیزه کردن نقاط مشترک انسانی در سراسر جهان به جای تفاوت، در بسیاری، ریشه در اعتقاد به قدرتمندی تفاوت ها دارد تا ارزشمندی مشترکات!
در عین حال نمایش پرسش های خوبی هم مطرح می کند...مثلا اینکه وقتی می گویم هلندی ام یعنی چی ام؟ واقعا ملیت واجد چه خصوصیات قابل تفکیکیه؟وقتی می گویم ایرانی هستیم از چه چیز صحبت می کنیم؟ و یا اینکه مرد بودن در لندن یعنی چی؟..
++
شایدصحبت از خوب یا بد بازی کردن بازیگران ایرانی، هلندی یا ایتالیایی و... چندان مناسب نباشد.اما برداشتم از بازی ها این بود که ایجاد موقعیت ها وانتخاب و نحوه بازیگیری دشت آرای به نفع بازیگران هلندی و انگلیسی و ایتالیایی بود و این گلایه به کارگردان برمیگردد تا خود بازیگران.. به نظر من تبعیض آمیز آمد شاید هم از خصلت مهمان نوازی ایرانی است!!!. زبان های مختلف با موزیکالیته مختص به خود رنگ های صدایی زیبایی را به اجرا می دادند. پنج بازیگر با صدا وحرکت به ایفای نقش می پرداختند بازیگر ششم اما نزدیک به یک ساعت را در سکوت و سکون گذراند و به نظرم ایده خوب (اما طولانی) آمد . سکوت ،حرفهای بسیاری در خود دارد؛ حیف که در آخر نمایش سکوت و سکون معنادار این بازیگر با دورچرخیدن ها و نقش بر زمین شدن های گاه اضافی و بدون معنا در لحظات آخر،بی اثر شد.
++
" درباره تصویری که از من داری تجدید نظر کن" ..
وقتی دراین اجرا حتی از لزوم تجدید نظر مخاطب درباره تصویر این "من" صحبتی به میان نمی آید،روی سخن این جمله به سوی کیست؟
جناب ابرشیر واقعا از نقد شما استفاده کردم...
۰۴ آذر ۱۳۹۳
سوال بسیار بجایی است:
" درباره تصویری که از من داری تجدید نظر کن" ..
وقتی دراین اجرا حتی از لزوم تجدید نظر مخاطب درباره تصویر این "من" صحبتی به میان نمی آید،روی سخن این جمله به سوی کیست؟

استفاده کردم از نوشتتون جناب ابرشیر
۰۴ آذر ۱۳۹۳
خانم نجاتی گرامی باهاتون موافقم کاملا.....ممنون

سید حامد گرانقدر لطف کردی که خواندی.
۰۴ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید