در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره فیلم پرویز (هنر و تجربه)
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:24:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"پرویز،شخصیتی که هرگز( کامل/سالم )زاده نشده؟"

در هنگام تماشای فیلم تا حدودا دقیقه 30 ، از ظهور تدریجی شخصیت متفاوت پرویز و روابط غیر کلیشه ای و نوین جاری در فیلم ذوق زده بودم ! نوع پرداخت در این دقایق فیلم به شکلی بود که در سینمای جریان غالب ایران از آن خبری نیست، اما افسوس که این اپیلوگ دلچسب و متفاوت خیلی آرام با نوعی چرخش در شخصیت پردازی، به سوی کلیشه های ساده انگارانه( نسبت به تحول یک شخصیت در فیلم)، دچار تغییر فاز شد و به گمانم از خلق یک شخصیت یکسره ناب و یکه در سینمای ایران باز ماند.
پرویز روایت آدمی معمولی است که توسط اطرافیانش دیده نمی شود و همین بی توجهی و حذف شدن اش توسط اجتماع پیرامونی اورا در نهایت به یک آدم کش انتقامجو بدل می کند.فیلم قرار است تاثیر مخرب این حذف و نادیده شدن ها رو بر پرویز نشان دهد اما منطقی که برای این ایده اتخاذ می کند کلیشه ای و آسان گیر است.استراتژی فیلمنامه مبنی بر کاربرد کلیشه ی اصل تاثیر مستقیم و بلافصل اجتماع خشن و ستمگر بر تغییر شخصیت منزه وپذیرا و معصوم است.بدین معنا که هر گونه پیچیدگی و کیفیت غیر خطی روابط انسانی در روان او حذف شده و به یک قالب از پیش فرض شده واگذار می شود.... به دلیل اتخاذ همین رویکرد فیلمنامه نویس، نیمه ی دوم فیلم پیش بینی پذیر است و به دلیل عدم وقوع اتفاقات غیر از آنچه تحت عنوان هیولاشدگی شخصیت (آن هم به شیوه بسیار رو و قابل حدس) متصور می شود ادامه فیلم تا پایان فاقد لایه های پیچیدگی قابل کشف باقی می ماند و به نوعی کسالت بار می شود.
(دو + دو = چهار؟)
تمام نکاتی که در رابطه با گذشته پرویز گفته نمی ... دیدن ادامه ›› شود؛دقیقا نه به دلیل شیوه ی عدم لزوم اطلاع رسانی درباره پیشینه ی روانی وشخصیتی قهرمان فیلم، بلکه به دلیل تاکید فرض فیلمسازبر گذشته عاری از پیچیدگی ،عقده های احتمالی روانی پرویز است و در یک کلام بر سادگی و بی آلایشی این "بچه مرد" پنجاه ساله و نقش مفید و کمک رسان او برای پدر و اهالی یک شهرک آرام و متمدن صحه می گذارد. تا اینکه پدر تصمیم می گیرد بعد از 15سال که پرویز در امور خانه و پخت وپز را برعهده گرفته همسری اختیار کند والبته بعد 50سال او را از خانه ی خودش براند. پرویز فاقد شخصیت پردازی لایه لایه است او حتما دارای پتانسیل ها و پیچیدگی های روانی است که به محض فراهم شدن بستر شروع به بروزش می نماید و در نیمه ابتدایی نشانی از آنها پیدا نمی شود.شخصیت پردازی پرویز کاملا دو قطبی است و این از عمق شخصیت کاسته است.جالب که خصوصیت سلطه گری پرویز به محض نشستن در جایگاه نگهبان پیر پاساژ ربطی به انتقام و طغیان بر علیه طردکنندگانش ندارد در نیمه دوم فیلم نشان داده می شود.

مخاطب اززندگی عاطفی و جنسی، پرویز هم بی اطلاع است ، جدای از ملاحظات اجتماعی و نظارتی در کشور که قابل درک است ، فیلم "پرویز"اساسا نشانه های باکفایتی برای ترسیم یا گمانه زنی ها در این مورد به مخاطبان ارایه نمی دهد.البته دربخش ورود پرویز به خانه جدید که پدر، برایش اجاره کرده، صحنه ای است که او از پنجره مشرف به بالکن خانه ی روبرو، زنی را که در حال پهن کردن رخت است ،می بیند. نحوه ی نگاه دوربین /پرویز و واکنش او در پنهان کردن خودش ،فرض امکان ایجاد یک ارتباط چشم چرایانه Voyeuristic را برای بیننده تداعی می کند که البته با خصوصیات خاص پرویز در نظاره گری صرف و بی عملی درسایر موارد دیگر تطبیق می کند.بعد بلافاصله پسرک جوان زن ، او را از پنجره می بیند و به آسودگی و بی دغدغه وارد حریم پرویز می شود و در ادامه ، خانه پرویز به نوعی حریم امن برای کارهای مخفی پسرک بدل می شود و مادر تنها، هم گاهی برای پرویز غذای محبتی می فرستد. حضور پسرک و توله سگ دلخوشی موقتی برایش فراهم می کند که البته در ادامه روند طغیان حذفشان می کند.
"پرویز" تعمدا فاقد شاخصه های فیلم های روانشناسانه است اما در عین حال درام بر مبنای شکل کاریکاتورشده و بسیار ساده ی ایده ی" آدم بد ساخته اجتماع است " ،ساخته می شود .آدم خوبه قبل از طرد و آدم بده بعد از آن(مسلما در صحت این ایده تردیدی وجود ندارد.) بر این اساس برخی مخاطبان به سرعت ازاین فرمول ساده، در پیش بینی اتفاقات بعدی فیلم استفاده می کنند و در نتیجه برای بیش از نیمی دیگر از فیلم جایی بر کشف وانتظار باقی نمی ماند.
از جمله نمونه های درخشان در عدم تبعیت منطق شخصیت پردازی از روابط ساده(علت و معلولی ) و توجیه پذیر تئوری های فرموله شده ی کلیشه ای می توان به دو فیلم "قاره هفتم " اثر هانکه و" فیلمی کوتاه درباره کشتن" اثر کیشلوفسکی از سینمای هنرمندانه اروپا اشاره کرد. فیلم کیشلوفسکی درباره جوانکی است که بدون هیچ دلیلی منطقی و توجیه پذیری راننده تاکسی را خفه می کند و محکوم به اعدام میشود. قاره هفتم هم درباره خانواده ی مدرن و در رفاهی است که بدون هیچ گونه دلیل روتینی تصمیم به خودکشی دسته جمعی می گیرند . سینمای مترقی و هنرمندانه نه تنها در سبک و تکنیک های روایی نیاز به رادیکالیسم تحرک زا دارد که در محتوی و مضمون هم چنین انتظاری در جهت تعمیق امر تفکر و تحلیل برایش متصورند.

((تبعیض ؛ بدن چاق؛ بدن تهدید آمیز؟ ))
اساسا برخی از سینماگران از بدن وویژگی هایش به عنوان یکی از ارکان اصلی روایت استفاده می کنند( نه لزوما به شکلی که زیر عنوان "سینمای بدن" در شیوه ی فرانسوی اش متداول است)..کاری که کارلوس ریگاداس مکزیکی در برخی فیلم هایش با بدن ها انجام می دهد و یا آلخاندرو لندز کلمبیایی در( Porfirio) به نظرم از این دسته هستند.بدن ها و بعضا نازیبایی هایشان در این فیلم ها کارکرد روایی هم دارند و عمدتا قرار نیست خودشان تهدیدکننده یا به عنوان نشانه ای بر ایجاد فوبیا باشند. فیزیکالیته پرویز در این فیلم با تمام جزییاتش از جمله حتی نفس کشیدن،راه رفتن،خوابیدن و...به عنوان شخصیت پردازی متمایزکننده ،قابل توجه است.اما از آنجایی که قرار نیست هیچ گونه سابقه ی روانی و بزهکارانه در طول زندگی 50ساله ی پرویز(البته تا قبل از ترک شهرک)وجود داشته باشدبه کارگیری بدن چاق متفاوت پرویز می تواند به عنوان تجسد تمامی تفاوت هایی که بالقوه (احتمالا ) جنایتکارانه و خطرناک است، مورد قضاوت قرار گیرد و امکان القاء دیدگاه تبعیض گرایانه ی رابطه ی مستقیم فیزیک بدنی و جنایت، نگران کننده و حتی می تواند هشدار دهنده باشد!

((پرویز، متعلق به سینمای ایران یا سینمای جهان ؟))
آیا فیلم فارسی زبان که در تهران اتفاق می افتد می تواند فیلم ایرانی نباشد؟
سینمای مجید برزگر در"پرویز"،سینمای محترمی است.او تمام پرنسیب ها و استانداردهای فنی و(تاحدودی) روایی سینمای متعالی هنرمندانه ی اروپا را رعایت کرده است.حین تماشای فیلم تاثیرات دلنشین سینمای برادران داردن،ازون،هانکه و.... در لابلای صحنه هایش حس کردم.
{{مسلم است که حق انتخاب این شیوه پرداخت به داستان و شخصیت ها توسط برزگر محفوظ باقی می ماند. }}
اما این فیلم در هر جای جهان نیز می تواست اتفاق بیافتد.فیلم "پرویز" فاقد یک تشخص ایرانی به نظر می اید. به قول دکترکاووسی مرحوم "سینمای اصیل یک ملت تجسم مشخصات روحی و محیط و جو اجتماعی است که او را احاطه می کند"... با جهانی شدن مدرنیته ابزاری ،زندگی های طبقه متوسط شهری در تمام دنیا تقریبا مشابه شده و بسیاری قصد بازنمایی این تشابه ها را ذیل زندگی مدرن دارند، درچنین شرایطی است که بیرون کشیدن تفاوت های موجود از زیر لایه ی تشابه رویی، کارستان است.

(بازیگران تاتر، بازیگران ابدی)
بازی ها عالی بود. در طول بیست روز فیلمبرداری فیلم همه چیز سر جایش حرکت کرده. آقای برزگر در مصاحبه ی دو سال پیش با آوای تیوال می گفتند لوون هفتوان در دانشگاه تهران تاتر خوانده و کارگردان و سرپرست گروه تاتری در کانادا است. پدر(محمود بهروزیان) بازیگرنقش موبدموبدان ، در نمایش و فیلم مرگ یزدگرد بهرام بیضایی است....هر دو این بازیگران بعد از سالها به ایران بازگشته اند و در فیلم نقش آفرینی کردند....نقش همسر جدید را هم حمیرا(مهشید؟)نونهالی خواهر بزرگ رویا نونهالی به روانی بازی می کند که نه بازیگر که مترجم فرهیخته آثار فرانسوی هستند اماگویا بازی با نگاه نافذ در این خانواده ارثی است.
+
قطعا یکی از نجات دهندگان سینمای ایران از وضع اسفبارش، فیلمسازان فرهیخته و توانایی چون مجید برزگر است. امید که مضمون های رادیکال و بر گرفته از ساختار و مناسبات پیچیده این جامعه در کنار تکنیک های مترقیانه، سینمای ایران را در جهان تابنده تر نماید.
1. تهران، شب، جلوی خانه ی هنرمندان

امید داوودی: فیلما چطور بودن؟
من: تابور عالی بود. پرویز خوب بود. صدای آهسته ی برف رو هم دوس داشتم.
...
امید داوودی خداحافظی می کند و می رود.
شاهین نصیری: چرا پرویز "خوب" بود؟ [وحید هوبخت و حمید عظیمی کنجکاوانه نگاهم ... دیدن ادامه ›› می کنند]
... و جنگ شروع می شود!

2. "بر این اساس برخی مخاطبان به سرعت ازاین فرمول ساده، در پیش بینی اتفاقات بعدی فیلم استفاده می کنند و در نتیجه برای بیش از نیمی دیگر از فیلم جایی بر کشف وانتظار باقی نمی ماند. "
مخالفم! اینجوری باشه که شاهکارایی مث "تنگسیر" و "نشانی از گناه/A Touch of Sin - پارت اول" هم ناقص الخلقه اند! اردشیر جان! نصف فیلم کشف کردیو انتظار کشیدی کافی نبود؟! نصف دیگشم باید بشینیو انتظار بکشی تا عدالت برقرار بشه! آدم پازلم که حل می کنه بعد از مدتی دیگه میشه حدس زد که قراره پازل ـه کامل چی از آب در بیاد!

3. "سینمای هنرمندانه اروپا"
اولین باره که این اصطلاحو می شنوم! درباره ی این اختراعت حرفی ندارم!!

4. "سابقه ی روانی" ، "سابقه" ...
خوبه خودتم از قاره ی هفتم هانه که نام بردیو بعدشم یه سری حرفای قلمبه سلمبه زدی! بیخیال بابا! خودتو بذار جای پرویز! سابقه ی خودتو بذار جای پرویز! اگه جور در نمیاد بیخیالش شو! یه پازل بخرو از کشف و انتظار اولیه در حل کردنش لذت ببر! [عصبانی]

5. "پرویز، متعلق به سینمای ایران یا سینمای جهان ؟"
مکان وقوع داستان: شهرک! بله شهرک!

6. قلمت شیواتر باد! والسلام :)
۰۶ آذر ۱۳۹۳
ممنونم دوست خوبم.....لطف دارید همیشه... با توجه به مطالعات و علاقه شما به مباحث روانشناسی و روان آدمیزاده منتظر نظرتان درباره این فیلم می مانیم
۲۹ تیر ۱۳۹۴
بزرگوارید دوست خوبم دوستان بسیار درباره ی این فیلم نوشتند و به نظرم ابعاد کاملی رو اشاره کردند .. از خواندنشان لذت بردم
۲۹ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید