تا به کی داری به ایران و به ایرانی امید
تا به کی گویی که صبح دولت ایران دمید


بعد از نمایش این شعر فرخی یزدی یادم اومد
چون من دیگه امیدی به دانایی و آگاهیمون ندارم.

چقدر خوشحالم که این نمایش رو از دست ندادم.
چقدر خوبین جناب فلاح

اینطور نمایشها باید دیده بشن حتی اگر و اماهایی در اجرا داشته باشند.
اجرا ... دیدن ادامه ›› خوب بود، برای من گاهی ریتم میفتاد.

مونولوگ جناب فلاح بسیار تاثیر‌گذار و ماندگار بود.
همراه دکتر فاطمی تا اخر رورانس و بعدش اشک ریختم.

توصیه میکنم کمی اطلاعات پایه در مورد دهخدا، دکتر فاطمی، نشریه صوراسرافیل و خود جهانگیرخان، مصدق و مدرسه در ایران داشته باشید.

بقیه شعر

تا به کی گویی که آب رفته باز آید به جوی

تا به کی باید از این الفاظ بی معنی شنید

تا به کی باید که ملت را نمود اغفال و رنگ

تا به چند این ملت بی مغز را دادن نوید

مملکت یکباره استقلال خود از دست داد

شاهباز سروری از بام ایرانی پرید

یک نظر بنما به عدلیه ببین داور چه کرد

با تمام آن هیاهو با همه وعد وعید

گر نقاب از چهره ی این عدل بردارند خلق

رشته را بی پرده دست اجنبی خواهند دید

این هیاهو از برای خدمت ایران نبود

کرد از ما این سیاست عاقبت قطع امید

سال تاریخش شنیدم از سروش غیب گفت

داوری بی دادگر عدلیه را بر گه کشید

«فرخی یزدی»