مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
یکی دو ماه مونده بود به پر کشیدن مامان.حال روحیم از الان بهتر بود چون خود فعل "بودن" برای من کافی بود اما حس پوچی که روزگار بهم نشون داده بود آسیب زیادی بهم وارد کرده بود.از همه دور شده بودم بیشتر از الان.عجیب دلم میخواست چیزی بسازم.با دستهای خودم.دنیاها خونه ها و مکانهایی که من خالقشون باشم که مرگ و بیماری انقدر راحت نتونه بهش نفوذ پیدا کنه.با کمک خانمی مهربان ساختن ماکت رو شروع کردم.با فیبر و چوب و یونولیت و کارتن...کارتنها وسایل خاصی هستند.میتونن با یه قیچی و یه چسب خونه بشن صندلی بشن سقف بشن...میتونن تبدیل بشن به هر چیزی که ما تو دنیای خیالی مون میخوایم.اما همین کارتنها تو دنیای واقعی سقف یه عده آدم هستن که هیچ چیزی از زندگی نفهمیدن.اینبار دیدم کارتنها میتونن دنیای واقعی آدمهایی رو بسازن که جز صداشون چیزی به ما نشون داده نمیشه و من به جبر زندگی فکر میکنم که من رو تماشاگر کرده و این دخترها رو قسمتی از قصه ای تلخ.مستند انیمیشنی خیلی زیبایی بود و البته تلخ.ایده ی استفاده از کارتن ها برای کارتن خوابها خودش به تنهایی آفرین داشت.پیشنهاد میدم تماشا کنید.
و اگر کسی با سازنده ی این اثر آشناییت داره ممنون میشم اطلاع بدید چطور میتونم ارتباط برقرار کنم برای کمک به این مرکز بهزیستی.درسته بیشتر با دوستانم تو حوزه ی کودک و کارآفرینی کار میکنیم اما میتونم با کتاب و هدایا و وسایل آموزشی گاهی زندگی این طفلکای بی پناه رو زیباتر کنم.