«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
دربارهی «یکشنبه» نوشتن را شاید باید کاری سخت دانست. اما آنچه که این نمایش در انسان بر میانگیزد همان هیچ چیز است. هیچ چیزی که به خودی خود تو را از بندها رهایی نمیدهد. هیچی که تنها به بلاهتی آنی نیاز دارد.
در این روزها سالنهای تئاتر دولتی و به اصطلاح خصوصیهای با رانت در حال به نمایش گذاشته شدن آثاری از مطرودان سینما و تئاتر هستند. در گوشهای از این شهر مهرجویی متنی را از شپرد را به روی صحنه برده و در سوی دیگر غنی زاده اینبار برای جلب توجه بیشتر با نمایش کالیگولا در سالن خصوصی خودش در ویترین قرار گرفته و همچون رقاصان استریپ تلاش مذبوحانهای را در لجنزار جهالت خود در حال انجام است.
و اما در گوشهای دیگر از این شهر و در خیابانی با نام ویلا نمایشی 30 دقیقهای با نام یکشنبه اجرای خود را آغاز کرده است. 30 دقیقهای که تو را با چیزی به نام «تئاتر نو» آشنا میکنند. همان تئاتری که در اوایل این هزاره تلاش هایی را برای اجرایش انجام دادند. اما متاسفانه در ایران به دلیل عقب ماندگی فکری جماعت تئاتر این تئاتر نه فهمیده شد و نه... . اما یک گروه جوان جسارت کرد و به سراغ چیزی رفت که بسیاری از به اصطلاح بزرگان(همان کهتران. در اینجا اشاره به سلبریتیهای اکنون تئاتر شهر و ایرانشهر است) یا همان کهتران نتوانستند و جسارتش را نداشتند که انجام دهند. تئاتر نو خود را بهترین وارث پسامدرنیسم می داند. اما بر خلاف جد خود به سراغ مفاهیم می رود و نه دوره ها. در همین نمایش شاهد بودیم که اثر کاملاً کمدی ریب قالبش از کمدی تهی شده بود و اینبار تلفیق ابزوردیسم و سورئال را در خود میدید. اثری به شدت تاثیرگذار. شاید باید چندبار کار را دید تا بتوان نوشت آنچه را که لایقش است.
ممنون از اهالی این نمایش