فقط آن مرد نبود که بر آن زن اسید پاشید.
مردانگی ها و زنانگی هاست که اسیدپاشی میکنند و اسیدی میشوند.
مثل آن روز که پدر به خیال خام خودش برای ستودن دخترش گفت: آفرین، تمام تلاشت را بکن تو مثل مادرت نشوی....
بشقاب آن روز که از دست مادر افتاد و شکست فقط بشقاب نبود، زنانگی اش بود.
مثل آن روز که زن به همسرش گفت: یادبگیر، شوهر فلانی چقدر باعرضه است.....
سیگار نبود که در دست مرد دود شد، مردانگی اش بود.
مثل آن روز که با یک پس گردنی به کودک خود گفتیم: آدم باش میفهمی،آدم.....
آدمیت نبود که در مغزش ریختیم ، اسید آدم نبودنش بود.
اسیدهای خالص همین جای اند، در مغزهای ما، در دلهای ما.
کاش کسی کمی آب روان بریزد....