دموکراسی
دموکراسی در چشم های توست
پلک که میزنی
بلوا می شود در هوا
میان مژگان تو
مست می شود نفس
سر فرود می آورد محال
و شهد می شود تلخی گس خرمالوی کال زندگی
چشم هایم را
به چرای حقیقت می
... دیدن ادامه ››
خوانی
پلک که می زنی
...
دموکراسی در چشم های توست
خیره که می شوی
غوغا می شود زمین
در مسیر چرای چشم هایت
قامت می کشد سکوت
و اسیر می شود تیرگردون
بر خدنگ رهاشده از برق نگاهت
اسیر می شود آفتاب
...
دموکراسی در چشم های توست
چشم که می بندی
جهانی در ظلمات فرو می غلطد
تو رای به خاموشی دهی یا روشنی
دنیایی منتخب توست
زمان؛ زمستان92