من به یک چیزی باور دارم به نام جزر و مد آدمها (اگر خودم هم جز دسته آدمها باشم)؛ درست شبیه همان جزر و مد دریا . یعنی فاصله سطح تا کفمان (همان عمق) کم و زیاد می شود آنقدر که گاهی ماهی های فکر و ذهن و احساسمان به خشکی ای می افتند که بال بال می زنند و بعضا هلاک شده تلف می شوند. دوره های این جزر و مد همه جوره هست حتی روزانه . منتها یک تفاوت عمده بین -حداقل- خودم و دریا وجود دارد و آنهم اینکه دریا از سطح و بالا تغییرات دارد اما ما از کف و پایین درنتیجه از دید ناظر بیرونی تقریبا هیچ چیز معلوم نیست.
فقیرتر بشم اگه دروغ گفته باشم .
شما چی؟ اینجوریشو دیدین؟
از: خودم ناشی از خودشون