تیشه را بشکن فرهاد
وقتی بسیاری از دیالوگها و لحظات و تصاویر یک نمایش در ذهن حک میشود، قطعا آن اثر هنری ، اثر خودش را بر منه مخاطب گذاشته است و " ناگهان پیت حلبی" بی شک از آن دسته است ، نمایشی که در هر لحظه ای که لبخند و قهقه ای را بر لبان مخاطبش می نگارد همزمان اندیشه و دلش را نیز همراه خود می کند و تو را در مقابل آینه ای قرار می دهد که این شهر و دیاری که ما در آن زیست میکنیم چه آشفته بازاریست. " ناگهان پیت حلبی" در غالب یک کمدی شریف ، جامعه ای را به نقد کشانده که در آن سطح سلیقه مردمانش را از یک فرهنگ و هنر غنی به سطحی فرو مایه و سخیف تبدیل نموده است،جامعه ای که در آن، عشق معنای و مفهوم واقعیه خودش را از دست داده و رونق بازار شرافت و انسانیت و هویت یک جامعه را به باد داده است. جامعه ای که حتی امیر کبیر هم در آن میشود تقی پلی تکنیک یا تقی چراغ برق و اگر هم در این زمانه بود ...
"ناگهان پیت حلبی" بازیگرانی دارد که درخشان لحظات نمایش را برایتان می سازند و کارگردانی که به بهترین شکل توانسته است قلم زیبای نویسنده اش را با شرافت و هنرمندی ، در خور فرهنگ و هنر غنی ایران به نمایش بگذارد.
مسیح کاظمی ، وحید آقاپور, محمد طیب طاهر، علی عامل هاشمی ، ارسطو خوش رزم، سینا کرمی ممنون به خاطر بازیهای زیبایتان، امیر علی نبویان دستمریزاد به قلم و اندیشه ات و کورش سلیمانی عزیز ، سپاس به خاطر کارگردانی عالی و هنر و اندیشه ات و تشکر ویژه از تو و گروه خوبت به خاطر لطف و حمایتی که در اجرای شنبه شب به من و گروهم داشتی.
با آرزوی بهترینها برای گروه " ناگهان پیت حلبی ".
امید که امیر کبیری دیگر در ایران زاده شود.
امین میری و گروه نمایش " همه دزدها که دزد نیستند"