در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | طیبه محسنی درباره فیلم ملبورن: بعضی از هنرپیشه ها برای نشان دادن احساسشون حجم زیادی از المانهای مرتبط
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:08:35
بعضی از هنرپیشه ها برای نشان دادن احساسشون حجم زیادی از المانهای مرتبط با اون احساس رو نشون میدن، مثلا اگر میخوان اعلام کنند که غمگینند حتما باید گریه کنند، زیر بارون قدم بزنند، تند و تند سیگار بکشند و .... اما بعضی از هنرپیشه ها می تونند با حجم بسیار کمی از این المانها و یا حتی استفاده از المانهای جدید( مثل پلک زدنهای جک باور در سریال ٢٤) این مفهموم رو منتقل کنند. هر دو گروه کارشون ارزشمنده ولی من دسته دوم رو ترجیح میدم.
در بعضی از فیلمها هم برای رسوندن مفهوم، حجم بسیار زیادی از المانها استفاده میشه اما من فیلمهایی رو می پسندم که با المانهای کمتر همون مفهوم رو نشون بده. مثلا "فهرست شیندلر" و "زندگی زیباست" هر دو می خوان عمق فاجعه هولوکاست و اردوگاههای کاراجباری و نسل کشی یهودی ها رو نشون بدن اما در فهرست شیندلر به قدری کشتار و جنایت نشون میده که حتی ممکنه بیننده احساس کنه داره بهش دروغ گفته میشه و در برابر پذیرش مفهوم داستان مقاومت کنه اما در " زندگی زیباست" به قدری ساده و روان از روی سنگین ترین و دردناک ترین مفاهیم گذر میکنه که به نظرم( مطابق سلیقه من) مفاهیم مورد نظر خیلی عمیق تر در ذهن بیننده حک میشه.
در فیلم ملبورن هم برای نشان دادن " استرس" از یک خروار المان استفاده شده که به زعم من یک کارگردان توانا میتونست با استفاده از هرکدوم از این المانها به تنهایی( مهاجرت، فروش وسایل زندگی، مصاحبه شعلی بسیار مهم، اختلاف خانوادگی و ...) همون سطح استرس رو با کمترین داد و قال و دعوا، نشون بده.
سلیقه من فیلمی مثل "خانه دوست کجاست" رو ترجیح میده که برای نشون دادن حجم زیادی از تقلا و تلاش و نگرانی از موضوع ساده ای مثل یک دفتر مشق استفاده می کنه.
و البته مردن بچه اون هم امانت، واقعا فاجعه است و نمیدونم چه "هدف" بزرگی در این فیلم نهفته بود که "وسیله" ... دیدن ادامه ›› بیانش چنین فاجعه شومی بود. دوباره "زندگی زیباست" رو به یاد می آورم که برای نشون دادن کشتار چند صدهزار آدم فقط در یک سکانس و شاید یک ثانیه تپه اجساد رو نشون داد و غیر از اون نزدیک ترین ارتباط بیننده با این فاجعه، صدای شلیک تیر بود، اما؛ در ملبورن مخاطب از نزدیک بارها و بارها بچه مرده رو میبینه و حتی توی عکسها زنده بودنش رو دنبال می کنه و نمی فهمم نهایتا قراره به چه نتیجه ای برسه؟!
در مورد جوایز فیلم- هرچند من اصلا نپسندیدم- اما میتونم علتش رو درک کنم،ایده فیلم، بازی ها و توجه به برخی جزئیات دارای نکات تحسین آمیزی بود.
از جان و دل موافقم با نظرتون طیبه بانوی گرامی. بازگشت مجدد شما و کاوه جان به عرصه ی تیوال رو خوشامد میگم.
۱۴ اسفند ۱۳۹۳
ملبورن دارای فیلمنامه استانداردی که ضعف هایی دارد اما به عنوان یک فیلنامه ضعیف نمیشه نام برد
۱۴ اسفند ۱۳۹۳
Agree to disagreement
۱۴ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید