در شاعری شروع نخستین من تویی
تعبیر واژه های نمادیم من تویی
اصلا تمام قافیه ها عاشق تو اند
حتی عروض شعر و قوانین من تویی
با تیشه میروم سر اعصاب بیستون
فرهاد! من ، الهه ی شیرین من تویی
کفری شده خدا که تویی فکر و ذکر من
آخر نماز و مذهب و آیین من تویی
من بی تو دست به نوشتن نمیبرم
دنیا و عشق و عادت و تلقین من تویی
این شعر را دوباره چرا خط خطی کنم
وقتی که خط و نقطه و تنوین من تویی
از این به بعد حرف خدا را نمیزنم
من تکیه کرده ام به تو ... تضمین من تویی