در اعماق اجرای چابک و قبراق با ریتمی مقبول از متن شاعرانه ی گورکی است. مصطفی عبدالهی که پانزده سال با افریط سرطان مردانه ستیز کرد، توانست با گرفتن بازی های گرم از بازیگران و صحنه ای به سادگی مردمانی که در زیر پوست شهر و در اعماق جامعه می زیند، کاری قابل اعتنا، در نهایت بی تکلفی و سادگی ارایه دهد.
در اعماق حکایت انسان هایی ست که هم زندگی حقیرانه و فقیرانه دارند و هم رویاها و اندیشه هایشان گاهی مرده و حسرت فضاست. شاید در جستجوی جرعه ای عشق یا محبت با درد فهمیده شدن... از نقش هنرپیشه که در قالب هملتی امروزی و جنون زده و با بازی رو فرم مهدی زمین پرداز، به زیبایی ارایه شده، تا دو خواهر که یکی با دزدی و تبهکاری گره خورده و دیگری قربانی او شده است و غرق شدن خود را در منویات شاید پست اضمحلال و نابودی به نظاره می نشیند.
در این میانه ماکسیم گورکی ردی از اندیشه های خود را در دیالوگ های پیر مردی دانا به جا گذاشته که محمد پور حسن به خوبی از عهده ی ایفای این نقش بر آمده است.
ماکسیم گورکی که در ایران با رمان مادر و نمایشنامه ی در اعماق شناخته می شود، شاعری اندیشمند است که شاید بتوان اساس اندیشه های او را در کتاب شهر شیطان زرد او که مانیفستی علیه مدرنیسم افسارگسیخته ای که انسانیت را بازیچه قرار می دهد و می بلعد جستجو کرد.
همان گونه که در بالا اشاره شد، نمایش در اعماق یک اثر هنری قابل اعتنا، بی تکلف و ارزشمند است.