درهنگامه سیب های کال
چشم به راهی سرخ... ایستاده
و در میان این کالی و سرخی
در گذر گاههای شمشیر و اوراد،
نشانی ها همه از هبل خام خیال کال اندیشان است
"قرمز سیب های جهان همه خونی است"
-------
انگشتان چروکیده اشاره،
وادی واگویه ها را نشان می دهد
که در عروسی خونشان حجله جهل آراسته اند
و کل می کشند زهرخند ابلیسیشان را
"قرمز
... دیدن ادامه ››
سیب های جهان همه خونی است"
-------
خورشیدشان،
افول بی فتیله چراغیست
و هنوز.. وهنوز ..و هنوز
چوب میزنند بر بساطیها،
حراج اندیشه را
"قرمز سیب های جهان همه خونی است"