در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | farhad riazi درباره فیلم رستاخیز: قصه اول: "رستاخیز"ِ حسین از دیروز اکران شد دلواپسان، دلپ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:53:42

قصه اول:
"رستاخیز"ِ حسین از دیروز اکران شد دلواپسان، دلپواپس شدند و اکران فیلم در پایان همان روز اول، با تحصن آنان در برابر وزارت ارشاد متوقف شد.
کجایند آنان که دین ندارند ولی آزاده هستند؟

قصه دوم:
"رستاخیز" فیلمی که از سال 1386 مراحل تولید آن با هزینه صد درصدی بخش خصوصی شروع شد(اتفاقی که برای اولین بار اتفاق می افتاد) و سرانجام پس از 5 سال، در سال 1391 آماده نمایش آن شروع شد و در جشنواره سال 1392 به نمایش در آمد. فیلمی که احمدرضا درویش، کارگردان آن، بعد از 10 سال کار نکردن پس از فیلم جنگی "دوئل" آن را ساخت.فیلم از همان آغاز نمایش خود در جشنواره فیلم فجر، به دلیل تصویر کشیدن چهره حضرت ابوالفضل و شبهه تعدادی ... دیدن ادامه ›› از مورخین به بعضی روایات نقل شده در فیلم، مورد انتقاد قرار گرفت و همین اعتراض ها باعث شد که نزدیک به 15 ماه در انتظار پروانه نمایش بماند و سرانجام با حذف نزدیک به 45 دقیقه و تبدیل زمان فیلم از 170 به 125 دقیقه آماده نمایش شد.
در همان روز اول که متاسفانه روز آخر نمایش فیلم "رستاخیز" شد به تماشای آن رفتم و متاسفانه با سرخوردگی از سالن سینما خارج شدم. فیلم برای من، فاقد طراوتی در روایت چنین واقعه بزرگ عاشورا بود. روایتی به غایت دراماتیک که سعی شده بود از زاویه دید یکی از گمنامان حاضر در سپاه امام حسین- بکیر ابن حر- روایت شود اما بیشتر به جلوه گری های تکنیکی در صدا و تصویر و موسیقی بدل شده بود. در تمام زمان های فیلم، فیلمنامه "روز واقعه" اثر استادِ همیشه استاد، بهرام بیضایی، می افتادم که چطور از دریچه ای غریب، راهی برای ورود به غربتِ جاری در تک تک ثانیه های آن وقایع نینوا و دشت کربلا پیدا کرده و بی هیچ تکلفی، سعی در بیان فلسفه آن واقعه کرده. اما خالقان "رستاخیز" از این موضوع گویا غافل بوده اند که این واقعه بزرگ و روایت اش، بیش از هر چیز به باورپذیری نیاز دارد و نه مسائلی مثل نبردهای آنچنانی و بازی کردن یک نفر در دو کاراکتر محوری قصه(یزید و عبدالله ابن زیاد) بدون دلیل خاصی و قرار دادن پوریا پورسرخ در نقش یکی از کاراکترهای مهم این قصه و ....
هزاران حیف که این همه هزینه و زحمت سازندگان این اثر، با فقدان هسته اصلی داستان، به بیراهه رفته و مخاطبی مثل من را با کمترین تاثیر و تاثر از سالن سینما خارج می کند. سوالی که از خودم پرسیدم آن بود که درویشی که در "دوئل" آن چنان درست و تاثیرگذار به روایت آن روزهای جنگ پرداخته بود و با فریاد "کجایی اروند؟" بلبل جهان آرا، مو بر تن من سیخ کرد، چه شده که به این روایت خنثی و کم تاثیری رسیده؟ آن هم در روایتی از «روز حسین»...

قصه سوم:
منتظر اکران دوباره فیلم و ای کاش نسخه ابتدایی فیلم، هستم که بعد از مدت ها درباره این فیلم مهم درباره آن واقعه مهم، گفتگو کرد..
خیلی عصبانی هستم...دیشب اخرین لحظه متوجه شدم و بدلیل خستگی بیش از حد نتونستم به دیدن اخرین سانسش برم...و یه افسوس دیگه برای فیلم دیگری که هرگز نخواهیم دید
۲۵ تیر ۱۳۹۴
ممنون بابت توضیح کاملتان
۲۶ تیر ۱۳۹۴
ممنون از شما
۲۶ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید