استاد میدانم "زمستان است "امیدوارم روزی" تفنگت را زمین بگذار"گفتن هایت راه چاره ای بشود بر این مرز و بوم و باشد که روزی "دستان "موسیقی را بفشاریم ، که تا آن زمان ما "دلشدگان " "جام تهی "سر میکشیم و "یاد ایام "میکنیم
عجیب است که وقتی صدای "ربنا"ی یک مملکت، کسی که همیشه ناله ی "مرغ سحر" سر میداد، نفسش میگیرد، یک مشت اراجیف نویس، میگویند "فقط سرما خورده است،"ای امان"......اما تو به جای آنکه "فریاد "کشی و از این بی صفتان به تنگ آیی،لبخند میزنی و آنها را به سکوتی، همچون "سکوت شب" میهمان میکنی که اینان "رسوای دل"اند و تو " مرغ خوشخوان " و چه نادان که فکر میکنند "بی همزبان"تویی
آری،سرت سلامت استاد که بی همگان بسر شود "بی تو بسر نمی شود"شاید این "معمای هستی "است که فکر میکنند میشود "پیام نسیم"را نشنید، بیا باز هم بخوان : ببار ای "بارون "ببار، تا شاید "بوی باران "برای همه ممد حیات شود و مفرح ذات،چه آنان که میگویند"ساز خاموش"،چه ما که شنونده ی "سرود مهر"توییم،بدان که ما "دوش دوش"تو ایستاده ایم واز "سر عشق" رو به "آسمان عشق، آن "آستان جانان "" آهنگ وفا "سر میدهیم ، تا که شاید او "باده عشق"در جام ما ریزد، تا "آرام جان"شود.
یکم
... دیدن ادامه ››
مهرماه،اول پاییز، زادروز "سرو چمان"موسیقی ایران ، که بارها ما را در زیر این "گنبد مینا"به "ضیافت""غوغای عشقبازان"دعوت کرده و برایمان "بهار دلکش"را تصویر کرده است ،بر ایران زمین مبارک باد.
به راستی که راه دشواری است شجریان بودن.....