دوستان خداقوت.
آنچه باعث شد جزیرۀ ابدی را دوست نداشته باشم در وهلۀ اول قصه ای بود که برای من آورده ای نداشت و به نظرم با گرایش به تیپ سازی و بدون شخصیت پردازی چالش برانگیزی در حد نقل سلسله موقعیت های دراماتیک باقی ماند و پردازش بن اندیشۀ اثر در لابلای پیرنگ آن محو و به دست فراموشی سپرده شد. مانع دیگری که ارتباط مطلوب مرا با مشکل مواجه نمود امتزاج میزانسن های فارسی در کارگردانی بود. از آن جمله می توان به نحوۀ معاشرت و میگساری در اپیزود کافه و یا گلریزان مقتول در انتها یاد کرد همچنین در زیبایی موزیک های انتخاب شده از دهۀ هشتاد شکی نیست اما میزانش برای درک من از فضای حاکم بر نمایش بیش از حد لازم بود. مورد بعد فکر می کنم پرسوناژ جان از یکنواختی طنین و عدم تنوع در تن صدا و سرعت و تأکید ادای عبارات در طول نمایش رنجور بود که باتوجه به حنجرۀ قوی جناب مهرخیرانی عزیز می تواند با رویکرد متفاوتی در بیان بطور شایانی بهبود یابد.
بسیار خرسندم که به دیدارتان در صحنه نائل آمدم و امیدوارم از شما عزیزان که همکاری تیمی تحسین برانگیزی دارید، شاهد آثار هرچه بهتر باشم.
بهروز باشید.