ای کاش برنارد نمی مرد
در ابتدای نمایش محمد رضا علیمردانی با صدای طنین انداز و با زیر و بمی خاصی که به صدای خود داده بود در عرض مدت زمان کوتاهی توانست مرا شیفته خود کند. و از نظر من یکی از جذابترین شخصیت های این نمایش بود که در انتهای نمایش به خاطر نبود حضور فیزیکیش در اثر، سالن نمایش را با حسرت ترک کردم. :(
نمایش را نمی خواهم تعریف کنم که دوستان تیوالی که می خواهند اثر رابببیند در دل بهم فحش ندهند :)
چند نکته مرا در این نمایش آزار داد، یکی اینکه نتوانستم طراحی صحنه را تا آخرین لحظه حلاجی کنم و چهار چوب یا نقشه یا هر چیز دیگری از طرح یک خانه از آن در آورم.حتی موقع ورود و خروج ها درب های منزل مشخص نبود به غیر از درب اتاق ژاک (برنارد) با توجه به نور پردازی (در دو صحنه)///
تعویض صحنه های پی در پی که مدام سیم ارتباطی مرا با اثر قطع می کرد. و نتوانستم دلیل آن را تکنیک فاصله گذاری برشتی بدانم(خواهشا اگر اشتباه می کنم دوستان متخصصی که نمایش را به تماشا نشسته اند مرا راهنمایی
... دیدن ادامه ››
کنند)///
پروژکتوری که با نوشته هایش مرا نادان فرض می کرد و مدام اتفاقات را به زور در حلقم چپاند///
موزیکی که در تعویض صحنه ها از آن استفاده شده بود///
از اینجا به بعد آزار دهنده نبود بلکه ناراحت کننده بود برایم
انتظاری که از این تیم نمایشی داشتم بر آورده نشد، وقتی علی سرابی و مرتضی اسمائیل کاشی در یک صحنه روبروی هم دیالوگ پاسکاری می کردند انتظار یک صحنه زیبا و دلچسب را داشتم، اما نتوانستم آن دو را باور کنم یکی به عنوان یک افسر گشتاپو (علی سرابی) و دیگری به عنوان یک سرباز فراری، آن هم در آن فضای خفقانی که از آن صحبت می شد. آقای اسمائیل کاشی بازی تقریبا متفاوتی نسبت به کار های قبلی خود که تا آنجایی که می دانم نمایش های رضا ثروتی بودند داشت اما نه باور پذیر بود و نه دلچسب که وقتی از سالن خارج می شوی کماکان شخصیتش تو را یقه کرده باشد. با اینکه در این اثر فضای بسیاری برای مانور شخصیتی داشتند اما متاسفانه بازی ایشان لذت بخش نبود برای من.
خانم ها به مراتب باور پذیر تر بودند مخصوصا مارال بنی آدم که نقش یک دختر شوخ و شنگ و لوند را بازی می کردند. که در صحنه هایی دو نفره با ژاک (برنارد) که صحنه را به دست گرفته و جذابیت خاصی به اثر می داد.///
دیالوگی از این اثر هم در یادم نمانده است، مسلما با این تیم نمی شود گفت که کار ضعیفی بود . اما دلچسب و اثر گذار هم نبود و در نهایت چیزی از نمایش عایدم نشد، البته غیر از آنکه سری به کتاب فروشی بزنم و رمان گرگ ها را بخرم و از خواندن آن کتاب لذت ببرم انشالله . :)