این کمدی رو امشب دیدم و کلی خندیدم. جدای از شخصیتهایی که به سخره گرفته شده بودن، به گفتهٔ آقای کمپوزه که کارگردان گروه نمایشی ورشکسته بود، موضوع قدرت هنره. ای کاش این قدرت در سرزمین من هم در خدمت انسانیت و تعالی جامعه قرار بگیره. اما بیش از هر چیز جامعهٔ هنری ما پر شده از آلت دستهایی که هنر خودشون رو دربست در اختیار اربابان خودشون قرار دادن.
در مجموع نمایش خوبی بود اما یک آفت که خیلی از نمایشخای کمدی این روزها دچارش شدن و اون هم افراط و زیادهروی در استفاده از طعنههای جنسیه، این نمایش رو هم مبتلا کرده بود. درسته این حرکت از یک زمانی در تئاتر ما شروع شد و با استقبال جمعیت هم روبرو شد اما به نظر من اینکه تا میتونی نمایشت رو برای جلب مخاطب انباشته کنی از شوخیهای جنسی خیلی هم خوشایند نیست.
یک نکته هم در مورد تئاتر باران که مد شده همه ازش الکی تعریف کنن و البته سالن پرمخاطبی هم هست. بهتره فکری در مورد تهویهٔ سالن بکنن چون زمانهایی که مثل قوطی کنسرو تماشاچی تو هر گوشهٔ سالن پر میکنن نفس کشیدن واقعا سخت میشه ...