بخش دوم
<<خواندن این بخش به هیچ وجه به دوستانی که قصد تماشای نمایش را دارند توصیه نمیشود>>
نمایش "اتاق ورونیکا" به ظاهر داستانی ست جذاب که با درون مایه ی پازل ماننده خود به روایت یک ماجرای پیچیده می پردازد که تا پایان نمایش تماشاگر را در حال تحلیل ماجرا برای حل این معما باقی میگذارد. اما جدای القای ترس یا حس معما گونه و یا گاهی جنایی شدن داستان، این نمایش جنبه ای عمیقتر در خود جای داده است.
آثار یک گناه و اشتباه میتواند آنقدر وسیع باشد که وسعتی به شعاع تمام زندگی یک فرد و اطرفیانش را تحت تاثیر خود قرار دهد.
ورونیکا به عنوان نمادی از گناه و اشتباه در این داستان مطرح میشود. اصرار نویسنده بر این موضوع تا حدیست که علاوه بر قتل خواهر، روابط نامشروع
... دیدن ادامه ››
با برادر را نیز در کنار دروغ و جنون به ورونیکا نسبت میدهد تا مشخص شود که عملا ورونیکا را باید نماد یک گناه بی بخشش و راهی بی بازگشت دانست. این نکته ی کلیدی در داستان سرنخ بسیاری از مضامین اخلاقی و اجتماعی داستان است.
روند القای گناه به یک بی گناه و تسلیم او به پذیرش "ورونیکا بودن" به شدت ذهن انسان را مشغول اتفاقاتی در زندگی میکند که فرد را مجبور به پذیرش جبری مطلق مینماید. بی گناهانی که در جبر روزگار به ناچار به اقرار گناهی نا کرده متهم و سر خود را از دست داده اند. گاهی قربانی قدرت طلبی کسی دیگر و گاهی بازیچه ای برای ارضای احساسات وحشیانه ی او.
این در حالیست که در پایان داستان شاهد دو نکته ی اساسی می باشیم. نکته اول اینکه روحی ناآرام و وجدانی آلوده به گناه هرگز نمیتواند با گناهی دیگر به ارامش برسد، و نکته ی دوم آنکه اشتباهات پیاپی همواره بزرگ و بزرگتر میشوند. فرزند این خانواده که نماد گناهیست زاییده از اشتباهات پیشین ، دارای شخصیتی ست چه بسا پلیدتر با روحی تاریک تر.