فیلم داستان تکان دهنده ای داشت و فضاسازی بسیار ماهرانه ای. در یک فضای نیمه کافکایی نیمه اورولی، انگیزه های بنیادی بشری رو به چالش میکشید و بارها و بارها مثل آینه ای در مقابل مخاطب قرار میگرفت.
فیلم رو میشه از جنبه های بسیاری مورد تاویل قرار داد، اجتماعی، سیاسی، قوم شناسی، تاریخی و ... اما بی گمان جنبه نمادشناسانه فیلم به همه اونها میچربید.
و پایان فیلم که بیگمان اشاره ای بود به داستان مشهور تولستوی " یک مرد به چه اندازه زمین نیاز دارد؟" هم به جنبه نمادین فیلم اضافه میکرد و تبدیل قهرمان به ضد قهرمان رو بازتاب میداد.
اما همه جذابیت های محتوایی فیلم به کنار، نقطه قوت تکنیکی فیلم فیلمبردای بسیار هوشمندانه اش بود.