یک سوال!!!...این آقا که می خواست قضای حاجت بفرمایند، غیر از اون خانم پیر شیرازی مورد دیگه ای یعنی تو شهر نبود؟!!؟!؟!؟!!!!!!!!!!!!....بعد آخرش رو من نفهمیدم!!!...ایشون مرد بودن؟!؟
مثلا اون کوچه چرا امنیتی بود؟! پلیس دوربین کار گذاشته بود یعنی به خاطر این چیزا؟! خیلی بعیده. اگه اینجوری باشه که همه جا باید دوربین بذارن!
چرا بعد که عزتی کارشو بهشون گفت دیگه باهاشون کاری نداشتن؟ من احساس کردم اون مرد دستفروش از خود پلیسا هست.
قضیه اون تاسیساتیه چی بود؟ عزتی واقعا می خواست تحقیق کنه یا ..؟ اگر ... درسته که پس می شه عالم بی عمل! اون همه تحقیق و پژوهش به باد می ره که!
امنیتی بودن کوچه ربطی به اون دستفروش نداشت. به دلایل دیگه بود که بازش نکردن تو فیلم. مهم هم نیست.
عزتی که گفت داستان چی بود اونا خیال شون راحت شد که عزتی تهدید امنیتی نداره.
اون تاسیساتی هم دنبال ازدواج موقت بود و با توجه به حمایت عزتی از این مقوله، دنیال این بود که عزتی براش سوژه پیدا کنه.