در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهراد الف. | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:36:26
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعد مدتها دوری از تئاتر، دیشب این نمایش رو دیدم...
خوشبختانه شروع خوبی برای تئاتر دیدن بود....از نظر من بخش کنسرت‌ش جذاب‌تر از بخش نمایش‌ش بود....صداهای بسیار زیبا و اجراهای عالی.‌‌‌...قسمت‌های نمایش‌ش رو دوست نداشتم....هنرپیشه‌ها بدون حتی کوچکترین تغییر لباس یا لحن تغییر نقش می‌دادن.‌‌...داستان از حال به گذشته میرفت....نمایشنامه قسمت حال‌ش خوب در نیومده بود.‌‌...هنرپیشه کارگردان و مجنون نمی‌تونستن تو قسمت نمایش همراهت کنن....
اما بخش کنسرت‌ش اونقد جذاب بود که همه اینها رو جبران می‌کرد به نظرم....
پ.ن: اینکه سالن شهرزاد، مردم رو انتخاب کرده رو به تمام دست‌اندرکاران این سالن تبریک میگم‌‌‌‌...
سپهر و رضا کریمی این را خواندند
سحر کریمی و عرفان عبدلی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی از دوستان اشاره کردن که این نمایش کپی برداری از یک سریال هستش...
من سریال مدنظر رو ندیدم ولی تو این نمایش شاهد بازیهای بی نظیری بودم
بازی خانم پناهی ها و آقای ابر تو این نمایش بی نظیره
مخصوصا دقایق آخر نمایش، این بازی بسیار نفس گیر میشه و مرز بین نمایش و واقعیت برداشته میشه....در حدی که باید به خودت یادآوری کنی که این یه نمایشه تا فریادی نزنی و اعتراضی نکنی و دخالت نکنی...
واقعا تصور اینکه هر شب این حجم از احساسات وسط یه نمایش گذاشته میشه، قابل تقدیره...

پیام نمایش رو هم به نظرم تو یک جمله میشه جمع کرد:
ماری از خودت بگو!
ماری : من همسر یوهان و مادر سه دختر هستم.
من اجرای اول با بازی هستی مهدوی رو دیدم و بسیاااااار عالی بود
Negin Fooladi و مهدی اسماعیلی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چرا اینقد صندلی ها خالیه؟!؟!؟!؟
اومدم بلیط بگیرم دیدم حتی واسه امروز هم بیشتر از نصف سالن خالیه!!!!
کار خوبی نیست؟!؟ یا چی!؟!
نفرمایید اوضاع اقتصادی که بلیط بینوایان در عرض ساعت رو هوا زده میشه!!
جناب مهراد دلیلش اینه که این کار مثل بینوایان اسپانسر خصوصی نداره به همین دلیل از هنرمندان خوب و توانا و زحمتکش تیاتر بهره مند شده نه بازیگرهای معروف سینما و تلویزیون.و قطعا ارزش دیدن این کار بیشتر از بینوایان هست.
(البته من بینوایان رو ندیدم ، اون هم به خاطر این که نظر های منفی خیلی در موردش شنیدم)
۱۸ دی ۱۳۹۷
جناب دانش نمایش اب مثل شکلات اجرای سوم ان بوده یعنی برای سومین بار اجرا می رفته است طبق انچه گفته شده بخاطر تلیغ در فصای محازی بدون مجوز, بوده است.
۲۱ دی ۱۳۹۷
با تشکر از همه دوستان....حتما کار رو می بینم...
۲۴ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کسی خبر داره برای چی پردیس تأتر شهرزاد رو شورای ارزشیابی!!! بسته؟!!؟
مدیر روابط عمومی شون آقای سام بهشتی هستند که در عوالم خودشون هستند و فعلاً پاسخگو نیستن!
۱۹ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام....با توجه به افزایش تعداد سالن ها و نمایش ها، خیلی خوب میشد اگه تیوال سیستمی مثه برچسب پیشنهاد تیوال را مجددا راه اندازی کنه...چون واقعا انتخاب نمایش خوب از بین تعداد زیاد کارها واقعا سخت شده و بدون پیش زمینه قبلی از طریق اینستاگرام هنرمندان که احیانا کاری رو پیشنهاد داده باشن، نمیشه نمایشی رو به راحتی از تیوال انتخاب کرد.
اون زمانی که تیوال برچسب پیشنهاد داشت
هم گروه های تاتری سعه صدر بیشتری در مورد نقد منفی داشتند
هم تیوال کمتر پیش می اومد که کامنتی رو پاک کنه
هم کامنت اولی ها برای تبلیغ کار هجوم نمی آورد
هم قیمت ها مناسب تر بود
هم ...

یاد باد آن روزگاران یاد باد
۰۲ دی ۱۳۹۷
یاد باد سپهر عزیز❤️
۰۲ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش جالبی بود با بازیهای خوب
ولی به نظرم خیلی از این شاخ به اون شاخ میپرید و به هیچکدوم از شاخه ها هم کامل نمی رسید
نظرات دوستان رو متاسفانه بعد نمایش خوندم و بنابراین بدون خوندن رمان به دیدن نمایش رفتم
تو 90 دقیقه مفاهیم مختلفی مطرح شد که هیچکدوم به سرانجام نرسید
و گاها ربط صحنه ها به هم خیلی سخت میشد
در کل کار جالبی بود در صورتیکه به علامت سوالهایی که واست ایجاد میکنه محل نزاری
در مورد موسیقی هم، موسیقی تلفیقی خوبی بود ولی واقعا متن آهنگ در جاهایی مفهوم نبود بنابراین با موسیقی هم نمیتونستی ارتباط برقرار کنی وقتی نمی فهمیدی چی دارن میگن!!!....
میترا، مسعود جعفریان و امیر این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار زیبا بود و دردناک
چقد اشک ریختیم برای از دست دادن همه چی
میترا و امیر این را خواندند
بهرام ملکی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه صداهایی!!چه صداهایی!! چه صداهایی!!
صداها و اجراها و پرفورمنس ها بسیار عالی بود!
فقط حیف که سیستم صوتی سالن جوابگوی اون صداهای قدرتمند نبود در بعضی مواقع و با نویزهایی که ایجاد میکرد حال و هوای کار رو خراب میکرد.
اولین باری بود که کاری از گروه اگزیت می دیدم...
اولین باری بود که در خانه استاد انتظامی نمایش می دیدم...
اونم در شبی که فرداش استاد انتظامی آسمانی شدند...حس غریبیه...
دو مورد مثبت از گروه اگزیت دیدم که باید مطرح بشه:
یکی همین فروش بلیط به نرخ انتخابی مخاطب که بسیار حرکت زیبایی هستش...
مورد دوم هم پلاکارد نصب شده در دم در برای کسانی که دیر به سالن میرسند....
در مورد نمایش هم فقط باید بگم :
نمایشی که باید دید.....اگه همه این نمایش رو می دیدن و پیامش رو میگرفتن، الان اوضاعمون این نبود....
فقط تلنگر صحنه آخر نمایش...
ممنونم از شما جناب مهرداد الف.
خوشحالم از اینکه در اولین دیدارمان با هم همفکر بودیم.
به امید دیدار
۲۷ مرداد ۱۳۹۷
ممنون از شما جناب خامنه ای
من هم از آشنایی با شما و گروه شما خوشوقتم
۲۹ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تجربه جالبی بود
چقد محیط کافه رو دوست داشتم... همینطور بازی باورپذیر بازیگران
البته دو پیشنهاد و یه انتقاد هم داشتم:
- پیشنهاد میکنم بازی ... دیدن ادامه ›› تا آخر نمایش ادامه داشته باشه، یعنی برای تیکه دوم از تماشاگر برای دیدن نمایش دعوت به بیرون نشه... دعوای بین بازیگران داخل همون کافه پایین اتفاق بیفته، بعد پلیس وارد عمل بشه و از تماشاگرها بخواد برای دادن شهادت به بیرون از کافه بیان ....
- هدف نمایش به نظرم بسیار عالی بود. اینکه یاد بگیریم قضاوت چطور میتونه زندگی یک شخص رو نابود کنه و تماشاگر باید عذاب وجدان ناشی از قضاوت نادرست رو بیشتر درک کنه، برای همین پیشنهاد میدم تو قسمتی که از تماشاگران نظر خواسته میشه، بهشون گفته بشه که شخصی که شما انتخاب می کنید به ده سال زندان محکوم میشه، حالا بگین که به نظرتون کی مجرم بوده تا تماشاگر فقط یه حدس گذری برای شرکت در بازی نزنه، قبلش فکر کنه که 10 سال زندگی این شخص دست منه....
و انتقاد:
- انتقاد من در مورد شخصیتی بود که بیماری ایدز داشت. این شخص به خاطر بیماری ایدز مورد اذیت و قضاوت قرار می گرفت و در دفاع تاکید داشت که به خاطر رفتن به دندون پزشکی این بیماری رو گرفته. این تاکید به نظرم یه قضاوت پنهان داخلش داره که به نظرم قشنگ نیست!.... یعنی اگه این شخص به خاطر رابطه جنسی (یکی از مهمترین راههای انتقال بیماری ایدز) به این بیماری مبتلا میشد، حقش بود مورد قضاوت و اذیت قرار بگیره؟؟؟....و الان چون به خاطر دندون پزشکی بوده، قضاوت در موردش درست نیست؟؟.... به نظرم این شخصیت اصلا در مورد دلیل بیماریش توضیحی نده!...مهم نیست شخص مبتلا به ایدز از چه طریقی به این بیماری مبتلا شده ... مهم تماشاگر هستش که یاد بگیره جدا از دلیل مبتلا شدن در مورد فرد مبتلا به ایدز قضاوت نکنه...
در پایان نیمه اول نمایش تجربه جالبی بود... تجربه مکالمه برقرار کردن با 4 نفر غریبه واسم تجربه جالبی بود... و همینطور هدف پشت نیمه دوم نمایش رو بسیار دوست داشتم و خوشحالم که دستم رو واسه هیچکدوم از افراد بلند نکردم
اگه تصور می کنید کاری به کیفیت کارهای قبلی آقای رحمانیان قراره ببینید سخت در اشتباهید!!!
این کنسرت نمایش بیشتر شبیه ویژه برنامه های مناسبتی شبکه یک صدا و سیما بود! بسیار کلیشه ای و شعاری!!
نمایشی که دوستش نداشتم ...
- دکور و ایده طراحی حرکات بازیگرها خیلی خوب بود. مخصوصا در صحنه آشنایی رومئو و ژولیت و فرار از سانسور
- صحنه های ... دیدن ادامه ›› درگیری‌ها بیشتر آلودگی صوتی بود!!!
- لحن و طرز بازی ژولیت رو اصلا دوست نداشتم....هیچ وقت تو ذهنیت من و هیچ نمایشی ژولیت یه دختر لوس و ننر نبود که تو این نمایش شاهد ورژن ننر و رو اعصاب از ژولیت هستیم!
- دیالوگهای ابراز محبت بین ژولیت و رومئو خیلی یخ بود و اون صحنه های عاشقانه واقعا کسل کننده بود! کل نمایش دیالوگهای روزمره و گاها امروزی داشت و یهو در صحنه های عاشقانه دیالوگها کلاسیک و در وصف گل و بلبل چشمان یار میشد که واقعا تو ذوق میزد!
- جن های داستان خیلی خوب بودن و واقعا حس ترس رو همراه موسیقی و گریم و اون زمزمه ها منتقل میکردن.
- در مجموع ایرادی به بازی‌ها نمیشه گرفت و همه بازیها خوب بود....
با تک تک جملاتتون موافقم،مخصوصا درمورد ژولیت..
۱۲ خرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بی نظیر بود
بازیهای فوق العاده روان و باورپذیر.... مخصوصا خانم مهدوی و آقای شادمان ....
بازی آقای صالحی رو هم دوس داشتم ولی لحن انتخابیش رو نه....بیشتر شبیه نقش طنز یه فیلسوف بود اون لحن به نظرم، تا نقش یه داش مشتی از زندان در اومده....
آقایان احمدی وفلاح هم خوب نقششون رو در آوردن...مخصوصا اقای علی احمدی وفلاح که اونقد نقش رو باور پذیر در آوردن که دوست داشتم از حرص بعد از نمایش به جای تشویق هوشون کنم....:-)))
اینکه تو یک زیرزمین داستان رو جوری پیش ببری که تا آخر تماشاگر همراهت بشه خیلی عالیه...

فقط کاش تماشاگران میفهمیدن که کجا نباید خندید!!!تو اوج صحنه های احساسی نمایش (مثه صحنه رقص برای لبخند خواهر) خنده تون چیه آخه؟؟؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش خوبی بود، اگرچه به نظرم مقداری تماشاگری که با داستان آشنا نیست، اوایل نمایش با اسمها گیج میشه تا بفهمه روابط به چه صورته!....
به بازیها نمیشه ایرادی گرفت...ولی به نظر نمایش میتونست با استفاده بیشتر از موسیقی و یا حرکات بیشتر بار عاطفی و هیجانش بیشتر داشته باشه....مقداری بی حس و حال بود صحنه ها....مخصوصا صحنه آخر که اوج نمایش بود....
ایراد اصلی نمایش این بود که در طراحی حرکات بازیگران هیچ توجهی به افراد روی بالکن نشده بود!! ما در روی بالکن تمام نمایش رو سرپا بودیم تا شاید ببینیم اون پایین چه خبره!!! و تقریبا هیچکدوم از صحنه های مادر رمئو رو ندیدیم!!!
نقطه قوت نمایش صدای آسمونی آقای خسرو پسیانی و بازی اغواگرانه خانم ستاره پسیانی بود (اگرچه تو نمایش متوجه نمیشی چی شد که رومئو عاشق ژولیت شد و فقط چون تو پیش فرض ذهنیت هست، باقی ماجرا رو قبول میکنی!!!!)
امیر، عاطفه گندم آبادی و محمد لهاک این را خواندند
نوید رحمتی، اعظم م و Royah این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آخ چقد حال و روز این روزهای ما بود!
در یک کلام : بی نظیر...و دردناک
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بسیار فوق العاده ای بود
با بازیهای روان و بی نظیر.... نمایشی که پشت طنز، بسیار حرفها رو مطرح میکنه....بسیاری از اتفاقات و فجایع روزهای الانمون....
بسیار خندیدیم...بسیار تشویق کردیم... بسیار فکر کردیم و بسیار لذت بردیم...
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
با سپاس از لطف شما
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
با سلام و تشکر کاش دیکر گزوهای هم مانند شما فعال پاسخگو بودند‌حناب سیادت
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
ارادتمند
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از نوشتن مشکلی که در سالن باران برای بنده دلخوری پیش آورد، خانم رودبارانی از سالن باران با من تماس گرفتند و هم بابت مشکل پیش آمده عذرخواهی کردند و هم قرار شد که پیگیری کنند تا از قبیل این مشکلات تکرار نشه و همینطور لطف کردند و پیشنهاد تماشای یک نمایش در سالن باران برای رفع دلخوری را دادند، که برای بنده همون تماس تلفنی و دلجویی واقعا ارزشمند بود و کاملا احساسم به سالن باران تغییر کرد و از این به بعد با خشنودی کامل سالن باران رو برای تماشای نمایش انتخاب میکنم....به همین خاطر گفتم جداگانه هم این مطلب رو تو تیوال بنویسم.
امیدوارم مسوولین سایر سالن های نمایش هم اینطور به نظرات تماشاگران اهمیت بدن....ممنون از سالن باران
احسنت بر خانم رودبارانی عزیز و آفرین بر شما بابت نگارش پست جداگانه :)
۰۲ دی ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این رو در جواب یکی از دوستان نوشتم، اینجا هم کپی کردم تا مسوولین سالن باران هم بخونن:
من به طرز احمقانه ای بلیط این نمایش رو سه بار خریدم....
چون دو بار دیر رسیدم و سر لجبازی با خودم برای بار سوم هم بلیط خریدم....
بار اول به طرز عجیبی برام کار پیش اومد و نیم ساعت دیر رسیدم و فقط به امید اینکه شاید نمایش دیر شروع شده باشه برای اولین بار وارد سالن باران شدم....آقایی که دم در ایستاده بودند، کلی معذرت خواستند و با روی خوش توضیح دادند که کارگردان درخواست کرده که به هیچ وجه بعد از شروع نمایش کسی رو راه ندیم و بعد گفتند برین پیش خانم ....(که اسمشون یادم رفت) بلیطتون رو مهر می کنن و بدون خرید بلیط روز دیگه میتونید بیاید نمایش رو ببینید، خانم .... هم با خوشرویی بلیط رو مهر زدند و توضیح دادند که هر روزی خواستید یه ساعت زودتر بیاید و ما هر صندلی خالی بود رو بهتون میدیم....با توجه به اینکه دوست داشتم صندلی رو خودم انتخاب کنم و هم اینکه از برخورد این آقا و خانم خیلی خوشم اومده بود، برای بار دوم بلیط خریدم!
برای بار دوم هم متاسفانه دیر رسیدم و این بار ده دقیقه!...اون آقای مهربان دفعه پیش من رو دیدند و گفتند باید برین پیش آقای فلانی!!....آقای فلانی که یه پسر قدبلند با ته ریش بودند پرسید کدوم نمایش و من گفتم هایلایت، گفت شروع شده و نمیشه بری تو و من زیر لب گفتم ای بابا! بار دوم هستش که دیر میرسم و این آقا با لحن خیلی بی ادبانه ای بلند گفتند این دیگه مشکل خودته!!! چنان این طرز حرف زدن بهم برخورد که میخواستم صدام رو بلند کنم که مگه من گفتم ... دیدن ادامه ›› مشکل شماست جناب!؟؟! ....
چنان این برخورد به نظرم زشت بود که به خودم قول دادم دیگه پام رو تو سالن باران نزارم که البته سر لجبازی با خودم و اینکه چطور دو بار دیر رسیدم و دیدن نمایش رو از دست دادم، باز بلیط خریدم و دیشب یه ربع زودتر رسیدم و نمایش رو دیدم و البته حق دادم که کارگردان خواسته کسی رو راه ندن...چون در سالن یک در بزرگ کشویی بود و مسلما باز کردن این در تمرکز همه تماشاگرها و بازیگران رو به هم میزد....
ولی امیدوارم اون آقای ریشوی قدبلند (که اتفاقا دیشب به همراه یکی از دوستانشون تو سالن نشستند و نمایش رو دیدند) یاد بگیره که مثه سایر همکارانش با تماشاگران درست برخورد کنه، چون به راحتی میتونه فاتحه سالن باران رو با این اخلاق گندش بخونه....
اینکه انقدر برای وقت مخاطب ارزش قائل هستن و نمایش رو بر خلاف روند معمول این روزها به موقع شروع میکنن جای قدر دانی داره و باعث امیدواریه... اما اینکه اون آقا این رفتار بی ادبانه رو داشته واقعا تاسف آوره، کاش با مدیریت مجموعه درمیون میذاشتید.
۲۸ آذر ۱۳۹۶
مهرداد عزیز
سپاس از حضورتون در تیاتر باران
و اظهار تاسف به جهت برخورد نادرست با شما
ممنون که ما را در جریان مشکل پیش آمده قرار دادین و این اطمیننان را به شما می دهیم که این موضوع حتما بررسی میشود.
مهرداد عزیز
ما در مجموعه تیاتر باران هدفمان رضایت تماشاگران عزیز است و متاسفیم که این برخورد خاطره ای تلخ برای شما برجای گذاشته است.
به همین منظور از شما دعوت می کنیم در هفته پیش رو مهمان تیاتر باران باشید.

۰۲ دی ۱۳۹۶
فرناز عزیز علاوه بر ارزش قایل شدن برای وقت مخاطب، مساله مهمتری هم وجود داشت که بهش اشاره کردم....این سالن یک در بزرگ کشویی در کنار سن اجرا داره و اصلا امکان باز کردن این در حین اجرای نمایش وجود نداره....چون همه توجهات را به خودش جلب میکنه....بنابراین کاملا حق میدم که بعد از شروع نمایش به کسی اجازه ورود ندن....
خانم رودبارانی عزیز ممنون از پاسخگویی و همچنین تماس امروز شما....واقعا برای من بسیار ارزش داشت که تا این حد به انتقادات تماشاگران اهمیت میدین و پیگیری می کنید.... مسلما از این به بعد با خشنودی کامل سالن باران رو برای تماشای نمایش انتخاب می کنم
۰۲ دی ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خانم سوسن پرور قبل شروع نمایش صحبتی انجام میدن که دو جمله ش شامل: "موبایلها رو سایلنت کنید" و "خودتون رو برای خندیدن رها کنید" ... دیدن ادامه ›› بود که در ادامه بهشون ارجاع میدم.
نمایش با موسیقی شاد پر از صدای خنده و کل زدن شروع میشه که بهت نوید میده قراره یک نمایش همراه با خنده رو تجربه کنی.
خنده هایی که بعد از اینکه نمایش جلو میره، دردناک میشن....
بازیها فوق العاده روان و دیالوگها عالی نوشته شدن....قشنگ احساس میکنی که تو هم در یکی از آرایشگاههای زنانه تهران نشستی و شاهد مکالمه چند خانم هستین....
زنهایی که دردهاشون رو پشت خنده ها مخفی کردن و تو کم کم باهاشون آشنا میشی...دردهایی که صدها بار دیدی و شنیدی...
تنها انتقادی که میشه به این نمایش داشت، شکست خورده بودن همه زنهای این نمایش بود....حتی زنی که به ظاهر زندگی خوبی داشت رو بعد از مدتی متوجه میشیم از درون نابود شده....اگرچه خیانتها، طلاقها بسیار بسیار زیاد شده، ولی بالاخره زندگیهای موفقی هم وجود دارن....بد نبود اگه یک زندگی موفق هم بین این همه درد نشون داده میشد.
از نکته های آزار دهنده حین نمایش، صدای زنگ موبایلها بود که همونطور که بالا گفتم خانم پرور در موردش توضیح داده بودند ولی انگار دوستان با طرز سایلنت کردن موبایل آشنایی نداشتن و نکته دیگه که بسیارررررررررر آزار دهنده بود این بود که بعضی از تماشاگر دیگه زیادی خودشون رو برای خندیدن رها کرده بودند!!! یعنی تو صحنه های مونولوگ بازیگران که عموما پر از درد و ناراحتی و اشک بود یا صحنه هایی که جدی و دردناک بود (مثه صحنه های فریاد و صحبتهای جدی آقای تعمیرکار یا صحنه ای که با واقعیت درونی منشی آرایشگاه آشنا میشی) ، قاه قاه می خندیدند و تو دوست داشتی برگردی و با همه وجودت بگی : زهرررر مار!!!..... واقعا به بازیگران این نمایش تبریک میگم که با وجود زنگ موبایلها و قهقه های بی مورد تمرکز خودشون رو از دست ندادند و بازی رو بی نقص و با حفظ حسشون ادامه دادند.
مشکل هرروزه همه نمایشهاست ! تماشاچیان بی علاقه و پیرو مد روز...
۲۹ آذر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید