تجربه جالبی بود
چقد محیط کافه رو دوست داشتم... همینطور بازی باورپذیر بازیگران
البته دو پیشنهاد و یه انتقاد هم داشتم:
- پیشنهاد میکنم بازی
... دیدن ادامه ››
تا آخر نمایش ادامه داشته باشه، یعنی برای تیکه دوم از تماشاگر برای دیدن نمایش دعوت به بیرون نشه... دعوای بین بازیگران داخل همون کافه پایین اتفاق بیفته، بعد پلیس وارد عمل بشه و از تماشاگرها بخواد برای دادن شهادت به بیرون از کافه بیان ....
- هدف نمایش به نظرم بسیار عالی بود. اینکه یاد بگیریم قضاوت چطور میتونه زندگی یک شخص رو نابود کنه و تماشاگر باید عذاب وجدان ناشی از قضاوت نادرست رو بیشتر درک کنه، برای همین پیشنهاد میدم تو قسمتی که از تماشاگران نظر خواسته میشه، بهشون گفته بشه که شخصی که شما انتخاب می کنید به ده سال زندان محکوم میشه، حالا بگین که به نظرتون کی مجرم بوده تا تماشاگر فقط یه حدس گذری برای شرکت در بازی نزنه، قبلش فکر کنه که 10 سال زندگی این شخص دست منه....
و انتقاد:
- انتقاد من در مورد شخصیتی بود که بیماری ایدز داشت. این شخص به خاطر بیماری ایدز مورد اذیت و قضاوت قرار می گرفت و در دفاع تاکید داشت که به خاطر رفتن به دندون پزشکی این بیماری رو گرفته. این تاکید به نظرم یه قضاوت پنهان داخلش داره که به نظرم قشنگ نیست!.... یعنی اگه این شخص به خاطر رابطه جنسی (یکی از مهمترین راههای انتقال بیماری ایدز) به این بیماری مبتلا میشد، حقش بود مورد قضاوت و اذیت قرار بگیره؟؟؟....و الان چون به خاطر دندون پزشکی بوده، قضاوت در موردش درست نیست؟؟.... به نظرم این شخصیت اصلا در مورد دلیل بیماریش توضیحی نده!...مهم نیست شخص مبتلا به ایدز از چه طریقی به این بیماری مبتلا شده ... مهم تماشاگر هستش که یاد بگیره جدا از دلیل مبتلا شدن در مورد فرد مبتلا به ایدز قضاوت نکنه...
در پایان نیمه اول نمایش تجربه جالبی بود... تجربه مکالمه برقرار کردن با 4 نفر غریبه واسم تجربه جالبی بود... و همینطور هدف پشت نیمه دوم نمایش رو بسیار دوست داشتم و خوشحالم که دستم رو واسه هیچکدوم از افراد بلند نکردم