اینکه بادیگارد جزو نامزدهای بهترین کارگردانی و بهترین فیلم قرار نگرفت بر می گردد شاید نه به ناداوری اما به ضعف داوران، زیرا اگر کسی تمامی فیلم های جشنوارۀ سی و چهارم را دیده باشد مطمئنا بادیگارد را در زمرۀ پنج فیلم اول این جشنواره طبقه بندی خواهد کرد. یک اکشن خوش ساخت به دور از ادا، شعار و ادعا که تماشاگر را از ابتدا تا انتها میخوب به پرده نگاه می دارد. خوشبختانه بازی پرویز پرستویی در سطحی قرار داشت که انتخاب دیگری برای داوران به جز اهدای جایزۀ بازیگری اول مرد به او باقی نگذاشت.
یکی از دلایل موفقیت و تأثیرگذاری فیلم بادیگارد بی شک اعتقاد خالص ابراهیم حاتمی کیا به کاری بوده که انجام می داده است. این فیلم حرفی است از دل برآمده که لاجرم بر دل می نشیند و دیدگاه خاص و سینمای ویژۀ حاتمی کیا را به نمایش می گذارد. صحنه ای نیست که بتوان آن را از فیلم درآورد و تمامی سکانس ها در حد لزوم و به طور مفید در کنار هم چیده شده اند. سکانس پایانی داخل تونل درخشان است و یک حسن ختام فنی و هنری برای چنین فیلمی به شمار می رود.
این نکته که حاتمی کیا با اینکه سال به سال از جنگ فاصله می گیریم هنوز می تواند از دل آن چنین موضوعاتی را دربیاورد و بر محور آن فیلم هایی در این سطح بسازد هنرمندانه است و اعتقاد شخصی و خط مشی او هم قابل احترام.