رها میکنم تو را
میتوانی بروی
بروی برسی بپیچی لای موهای سیاهی که شبیه موهای من نیست
رها میکنم تو را
میتوانی بروی بایستی رو به ایینه ای که دیگر ایینه ی
چشم های من نیست
رها میکنم تو را
میتوانی بروی گم شوی ،
بین شاخه های اغوشی که دیگر اغوش من نیست
رها میکنم تو را
میروم میشوم افتاب گردانی
که بوسه هایش دل افتاب را دلتنگ بهار کرده است...