به دیدن نمایش هملت در روستای مردوش سفلی می آیید لطفا قضاوت نکنید. قرار نیست درباره مثبت یا منفی بودن شخصیتی صاحب نظر باشیم.هدف صحبت از تکرار مکررات نیست،هنرمندان دیگری قبل از ما تصویر گر انسانهای بعد از جنگ بوده اند پس میخواهیم از زوایای دیگر نگاه کنیم
من از ماره بوکاریتسه میگویم،دبیر حزبی جبهه خلق
بوکاره روح خفته انتقام گیرنده از دنیایی ست که هرکسی قانون خودش را دارد حرف او تازه نیست،می خواهد خودش باشد
شاید در زن بودنش گاهی شک کنم اما دوست دارم برایش جنسیت قائل نشوم.
اگر در همان روزهای نوجوانی در مسیر آنچه که میخواست قرار میگرفت اگر خلاء های وجودیش در همان حزبی که بود برطرف می شد وبرای سوالاتش پاسخی پیدا میکرد این شانس را داشت که محصول جامعه ای با ذهن منجمد نباشد
شاید او به یک دیکتاتور کوچک در روستا تبدیل نمی شد و حس آزاد اندیشی به همراه مسئولیت در برابر آزادی از او سلب نمی گردید.من هنوز معتقدم او جانی بالفطره نیست.اگر آنچه که در ذهن میپروراند بیان می کرد امروز او هم یک مادر سیاستمدار و متاهل بود و عشق و نوع دوستی در وجودش
... دیدن ادامه ››
کشته نمی شد.
جنگ به سربازش می آموزد که به چه فکر کند و چطور راه برود،همیشه سهمیه افراد جنگ ایثار نیست و این یکی از بارزترین نشانه های اوست.و چه شگفت انگیز است که او تنها به ریسمان خود چنگ میزند،بوکاره خودش است قانون خود را دارد،او قانونگذار است.
تلخ است اما در حقیقت او زوایای پنهانی رفتار ماست.اگر اورا منفور میپنداریم چون گاهی مارا یاد خودمان می اندازد یادآور آنچه که خواستیم بشویم اما آنقدر در چالش عواطف و احساسات بودیم که خود را گم کردیم
او منکر نیازهای اساسی نمی شود نیازهایش را برطرف میکند تا بماند برعکس ما که زندگی میکنیم تا نیازهایمان ارضا شود
با مسامحه میگویم:
بوکاره منفی نیست او یاد آور بخشی از ماست که نشدیم و نخواهیم شد و جزای این جسارت نداشتن را در تمام طول زندگیمان خواهیم پرداخت.
طهورا کریمخانی