در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بارونی -پادکست فراتر از بازی حقیقت درباره نمایش مده آ: ‏2- ‏ ‏"بازی‌گر به عنوان مولفه‌ی اصلی اجرا" تاکید گروه بین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:59:30
‏2- ‏
‏"بازی‌گر به عنوان مولفه‌ی اصلی اجرا" تاکید گروه بین است و "هدف اصلی خود را جست‌وجو برای ‏کیفیت موزیکالیته در جهان بیرونی با استفاده از امکان‌ات نمایشی و با مدنظر قرار دادن تبادل با ‏شرایط پیرامونی می‌داند ." _از بروشور تئاتر مده‌آ_
ایجاد صحنه‌هایی با مولفه‌ی بازی و بازی‌گری در تمام این نمایش موجب می‌شود جلوه‌یی بصری از ‏حس‌های یک انسان به مخاطب داده شود و فضایی سنگین را برای اندیشدن و به تبادل گذاشتن ‏متقابل حس‌های انسانی دیگر بیرون از صحنه‌ی این نمایش را در پی داشته باشد . ‏
بروز این تبادل حس‌ها با گذاشتن هدف اصلی گروه بر موسیقی تکمیل کننده‌ی روندی جذاب از یک ‏اثر نمایشی دراماتیک است که بازی و حرکات درست شخصیت‌ها فکر را دنبال آن نه‌می‌برد که چه ‏اتفاقی افتاد یا چه می‌خواهد به‌گوید بلکه رابطه‌ی بین حس‌ها به عینت در می‌آید و بروز جاذبه‌ی دو ‏طرف به هم نشات می‌گیرد و هیچ نه‌می‌ماند جز نکوهش از یک اثر نمایشی متمایز با دیگر آثار ‏زمانه‌ش . ‏
‏«امیر افشار» که در ابتدا ریتم نفس صحنه را معرفی می‌کند مخاطب را با خود به تنگنایی فرامی‌خواند ‏که برخاستن او را می‌خواهد .
‏«سارا اکبری» و «نهال فرجادی» دو مده‌آیی هستند که با رنگ و بوی موزیکالیته‌ی اثر صدای هم ‏دیگر می‌شوند و صحنه را برای یک‌دیگر ریتم می‌کنند ... دیدن ادامه ›› و از درون هم‌این نواها مخاطب را به زاویه‌یی ‏تازه از دیدن مده‌آ می‌برند . ‏
‏«مهدی اعتماد سعید» که حسی دگرگون شده از جیسون را بازی می‌کند ، دید تماشاگر را بازی ‏می‌دهد که چوب ارتباطی جیسون و مده‌آ کی خواهد شکست . ‏
‏«طاهره هزاوه» بازی‌گر خوش آتیه‌یی که با ورودش بر صحنه رنگی پر حرارت را بر سرنوشت این اثر ‏می‌زند و هر کلام‌ش مده‌آ را بازی‌یی می‌شود و هر حرکت‌ش جیسون را یک اتفاق . ‏
‏«آرش فتاحی» پس از ورود و تغییر دادن داستان به سمت دیگر شخصیت مده‌آ حس تنفر را بر دیگر ‏حس‌هایی که تا کنون به تماشاگر داده شده می‌زند . ‏
‏«محمد مجد طاهری» دیگر بازی‌گر جوان این گروه که تا به این لحظه در دورترین فاصله از ‏تماشاگران مده‌آ قرار دارد بر بی‌قراری حس‌های انتقال داده شده به مخاطب با مونولوگ خود پریشان ‏می‌کند حس صحنه را
و این‌ها همه از وجود کارگردانی خوش اندیش بر سر اثر حکایت می‌کند و می‌شود در هر حرکت ‏‏«شهاب آگاهی» را فهمید و در هر نوا و زار حضور «نوید گوهری» را .
نورها بر این اثر نیز موزیکالیته‌ی رنگ‌های موسیقی هر صحنه را معرفی می‌کنند و بازی‌هایی درخشان ‏را به دیدگان جویای تازه‌گی مخاطب می‌دهد . ‏
و خالی بودن صحنه جز دو ساز و چند ستون در انتهای صحنه فضای نمایش را می‌سپرد به بازی ‏خوش ترکیبی که تاکید گروه همین است و برای همین تلاش بی‌وقفه می‌کنند . ‏

امیرحسین ضیایی پور و زینب.ج این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید