درود به هم دردان تیوالی!
تقریبا" در تمامی نوشته هایم اذعان کرده ام که نقد نمینویسم. نه بدلیل عدم توانایی در تحلیل بلکه به خاطر احترام به منتقدان منصف پرمایه و مجرب
نقد، کار این عزیزان هست و بس و به قاعده عرصهء سیمرغ جولانگاه اینجانب نیست
بنده حرف دل به نوشتار بدل مینمایم و سعی میکنم روی سخنم همواره بر مخاطب متمرکز باشد نه اثر.
فیلم را دیدم ،بسیار لذت بردم و پسندیدم
اما پسند من یه ذائقهء تماما" شخصی است و سعی در تحمیل آن به دیگران ندارم
درست به مانند دوست داشتن میل کردن میگو! یا نوشیدن قهوه آنهم تلخ!!
بعید میدانم خوردن "میگو" و نوشیدن" قهوهء تلخ" دال بر داشتن شخصیتی متفکر و با درک بالا باشد
تنها یه سلیقه و ذائقه
... دیدن ادامه ››
است.همین
برخی دوستان اما سعی بلیغ داشته تا این امر را به تفکر عمیق و شناخت ژرف ربط داده دیگر سلایق را به دارا بودن درک سطحی از معضلات اجتماعی و .... متهم نمایند
و صد البته برعکس این امر هم صادق و مبرهن بطوریکه دیگر سلایق نیز این گونه تمایلات مثبت به اینچنین فیلمهایی را نشان رکود اخلاق مداری و نوعی وادادگی روحی تلقی مینمایند
البته هر دو قشر همواره اشاره های زیرپوستی به اتهامات طرف مقابل دارند ولی بدون تعارف لب و عریان کلامشان همین است
اینگونه ظاهر سازی های روشن فکری دهه هاست رنگ باخته و نخ نما شده
هرگز تعمیم به کل نمیدهم اما حداقل این جانب کسانی سراغ دارم که سیگار و قهوه و کتاب های هدایت و نیچه جزو اعضای بدنشان شده! اما دریغ از یک سر سوزن شناخت زندگی و معرفت درونی و رعایت حداقل های اداب رفتاری در اجتماع
اجاره دهید تصریح نمایم بنده خود را تافتهء جدابافته از این اجتماع نمیدانم که در مسندی بالاتر نشسته و ایراد گیری را سرلوحهء خویش قرار داده باشم
هرگز
بلکه به جد اذعان به اشکالات رفتاری و اخلاقی خود به هیچ تعصب مینمایم
آنچه مینویسم و میگویم "خود"! اولین مخاطب آن بوده و هستم
ما اصولا" رسالت فیلم را از ابتدا درست درک و تفسیر ننموده ایم
بر اساس تمام تعاریف اصولی و جهان مدار در صنعت سینما(حداقل بر اساس مطالعات این حقیر) ، فیلم هیچگاه چنین رسالاتی را در تمامی ادوار نه بر عهده داشته و نه توانایی پذیرش چنین ظرفیتی را دارا بوده
در کدام جامعه ای سینما باعث بروز انقلاب گشته؟
در کدام جامعه ای سینما محور سلوک اجتماعی گردیده؟
در کدامین جامعه سینما مرز میان روشنفکری و عوام زدگی است؟
یادمان رفته که سینما یک معلول است نه عامل!
یک برساخته است نه زیرساخت!
یک آینه است نه تصویر!
از ارائه لذت و تفریح و گذران وقت که بگذریم ، فیلم در بالاترین سطح خود یه محرک اخلاق و نشر هنجار در جامعه در راستای تعدیل بی اخلاقی ها و ناهنجاری های خود آن جامعه میباشد که بر مبنای نگرش یه نفر یا یک گروه تبیین و تفسیر گشته و به تماشاچی القاء میگردد
اخلاق .... اخلاق و باز هم اخلاق
تنها عنصری که معصومانه در تمامی دوران بروز و ظهور سینما علیرغم کوشش و سعی کارگردانهای بنام و بزرگ همواره به خاطر جلوه های تصویری و بصری پر زرق و برق پردهء نقره ای ،کمترین عنایت و توجهی به آن نشده
همهء آنچه در تحلیل یک فیلم خلاصه گشته چیزی شبیه به طرفداری از دو رنگ قرمز و آبی در فوتبال میباشد
که یا با مایید و یا بر ما
و آنچه فراموش گشته ، سینما!
مخلص کلام اینکه نه دیدن فیلمهایی تجاری و کم مایه نظیر "نصف مال من نصف مال تو" ، "پسر تهرونی" ، "دراکولا" و قس علی هذا تاییدی بر عوام گونه گی است
نه دیدن فیلمهایی معناگرا و پرمایه مانند "طعم گیلاس" ،"سگ کشی" ،"کمال الملک" و غیره دلیلی بر روشنفکری
"لانتوری" را هم در هر کدام از این دو دسته میخواهید قرار دهید.
چه بسا "عوام گونگی" و "روشنفکری" بر مصادیق دیگر جاری و ساری است تا ذائقه و سلیقه در انتخاب یک فیلم
تا آن زمانکه در هنگام نمایش یک فیلم صدای زنگ تلفن همراه به گوش رسد یا نور صفحهء نمایش یک تماشاچی برای دیدن مسیج تبلیغاتی هایپراستار به چشممان خورد یا صدای خرچ خرچ خوردن چیپس و پفک به گوشمان رسد و یا بوی تند کالباس لای ساندویچ بغل دستی مشاممان را پر کند یا پس از پایان فیلم و روشن شدن چراغهای سالن با صحنه های تاسف بار آشغالهای ریخته شده و کثیفکاری صندلی ها مواجه گردیم یا هجوم ملت به درب خروج برای زودتر خارج شدن از سالن و لگد مال شدن کفشهایمان را درک کنیم یا در هنگام خروج از پارکینگ سینما ریختن آشغال از خودروی جلویی را ببینیم و هزاران "یا"ی ناهنجار معلوم و عیان ........ دیگر چه اهمیتی دارد فیلمی که بتماشایش نشسته ایم تماما" هجو است یا خلوص معنا!!
تنها آنچه در این میان به زعم این حقیر وجه تمایز و مصدر تباین است تغییر مثبت نگرش در روش زندگی و رعایت اصول اخلاقی در جامعه میباشد که میتوان آنرا به وفور در سینمای معناگرا و به اندک در سینمای تجاری پیدا نمود ، استخراج کرد و به کار بست.
آن زمان جامعه است که به سینما روح میدهد برایش طریق مشخص میکند به تعدیلش میکشاند
آن زمان است که سینما متعادل میگردد و از هزل پردازی و گنده گویی دست میشوید
جامعه سینما را میسازد نه سینما جامعه را
به خاطر تطویل کلام عذر میخواهم