در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نماینده گروه اجرایی درباره نمایش مکبث: ...و ما گروه هفتاد نفره ی نمایش های عجایب المخلوقات و مکبث در حیرانی س
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:09:49
...و ما گروه هفتاد نفره ی نمایش های عجایب المخلوقات و مکبث در حیرانی سکوت کرده ایم تا ببینیم مدیریت این مجموعه بالاخره روایت واقعی را چه زمانی بیان خواهد کرد، تا آن روز به هیچ وجه مهم نیست که این هفتاد نفر انسانی که درگیر این دو پروژه هستند و یک ماه دیرتر از وعده ی مقررافتتاحیه مدیران سالن پالیز در پانزدهم مرداد ماه صورت گرفت و با وجود آمادگی گروه برای اجرای آن دو نمایش از همان تاریخ؛ به دلایل نرساندن تجهیزات سالن از لحاظ فنی و ناتوانی در کسب مجوز از سوی مرکز هنرهای نمایشی؛ تاخیری یک ماهه را بی پرداخت جریمه و حتی بیان عذرخواهی رسمی از سمت و سوی مدیریت دست به فرافکنی های پی در پی زدند و به جای عذرخواهی از گروه نمایش با نشر اکاذیب؛ سعی در جبران کم کاری های خود و انداختن تقصیرات بر گرده ی کارگردانی ست که بیش از یک ماه تلاش شبانه روزی در آن مجموعه، نهایت همکاری را با مدیریت و اعضای فنی آن محیط فرهنگی داشته است. حالا هم که بیش از ده روز توقف و سکون این مجموعه؛ هر روز مصاحبه ای دروغین و جعلی را صورت می دهند تا با توجیه بی تجربگی و نداشتن مجوز اماکن، پیکان حملات را نه به سمتِ خود که به دروغ و با بهانه های جعلی؛ مثلِ ناکارآمدی گروه اجرایی و هتاکی های کارگردان و ممیزی های مرکز هنرهای نمایشی قلمداد کنند. حال بعد از ارتکاب تمام این اشتباهات، مدیریتِ مجموعه پالیز چرا به جای جبران این بی برنامگی ها، با گفتن نخستین دروغ خود را مجبور می کند تا با چیدمان مکرر دروغ های پیاپی؛ جبران مافات کند. چرا و چگونه یکبار با عذرخواهی از تماشاگران و گروه نمایش و کارگردانی که از او برای افتتاح سالن پالیز دعوت به عمل آورده است؛ با دروغ های پیاپی و اتهامات وقیحانه و بی سند و مدرک و شاهدینی حقیقی و حقوقی، ایشان را با واژگان ضارب و بی اخلاق و بی ادب حواله داده اید به رسانه ها و با انتشار اکاذیب؛ در آغاز فعالیت این مجموعه آغازی غیرحرفه ای و غیرانسانی را سر لوحه ی کار قرار ... دیدن ادامه ›› دادید.

تنها و فقط و تنها فقط با قیاس این دو مصاحبه از علی پالیزدار به عنوان مدیر سالن تئاتر پالیز در فاصله ای سه روزه، می توان بی هیچ سخنی برای رفع اتهام از سمت گروه، پی به این فرهنگِ دروغ و ریاکاری برد. امیدواریم بیش از این با وحود گذشت و سکوت و حیرانی گروه نمایش، به زودی زود مدیریت مجموعه با بیان عذرخواهی و انتشارِ روایات واقعی و بی شک حقیقی ماجرا، به این بازی غیرحرفه ای و غیر اخلاقی پایان دهد و با انتشار رسمی این عذرخواهی مدیریت مجموعه پالیز بتواند به درستی از هفتاد انسانی که تنها به خاطر نداشتن مجوزهای فنی سالن و مجوز اداره ی اماکن و سر آخر تعلیق مجوز اجراهای تماشاخانه پالیز از ادامه فعالیت ها این مجموعه از سوی مرکز هنرهای نمایشی، با وجود تعهدات قبلی برنامه های شغلی و پروژه ها و قراردادهای آینده عوامل این دو اثر نمایشی را به علت تصمیم گیری های اشتباه و سیاست های بی شرمانه، دچار اختلال و زیان های جبران ناپذیر کرده اید. امید که به زودی زود با انتشار اخبار واقعی و جلب رضایت از کارگردان این دو اثر که با اتهامات و هتاکی های پی در پی مدیریت این مجموعه از ادامه اجراها در آن مکان صرف نظر کرده است و شکایاتی مستند را به مرکز هنرهای نمایشی ارائه داده است، امیدواریم مدیریت این مجموعه با صداقت و شهامت از بازگویی حقیقت؛ نهراسند تا با بازگشایی و از سر گرفتن دوباره ی اجراهای این دو اثر نمایشی موفق که از بهترین آثار تئاتری دهه های اخیر در داخل و خارج از کشور هستند، شروعی موفق را برای جذب تماشاگر در تماشاخانه پالیز؛ رقم بزنند.

فاجعه ی مقوله ای به اسم خبرگزاری!

بی شرمانه تر از اشاعه ی دروغ و افترا آنهم توسط یک خبرگزاری، کلاهبرداری در روز روشن است. دروغهای اجتماعی حالتهای مختلفی دارد که در سالهای گذشته به کرات شاهد آن بوده ایم. گوشهامان پر است از روسیاهی برف و روسفیدی ذغال. کُشنده تر از این گندآب دروغ و ناراستی عادت و بی تفاوتی ما نسبت به این مقوله است.
مثالى به روایت هزار شاهد عینی:
چندی پیش علی پالیزدار مدیر سالن تازه تاسیس پالیز در خبرگزاری تسنیم گفت و گویی را منتشر کرد که در آن عوامل فنی و نقصانهای تاسیساتی این تماشاخانه را از عمده دلایل توقف دو نمایش مکبث و عجایب المخلوقات به کارگردانی رضا ثروتی بر شمرده بود و در آن از رفع این کاستی ها تا ده روز آینده خبر داده بود. اما در کمال ناباوری و تنها به فاصله ی سه روز بعد از انتشار این گفت و گو یادداشت دیگری در همان لینک سایت قرار گرفت. یادداشت دیگری از علی پالیزدار که اینبار در آن مدعی شده بود دلیل توقف این دو نمایش بی حرمتی و هتاکی رضا ثروتی به تماشاگران و غیر حرفه ای بودن گروه اجرایی این دو نمایش بوده است. هرچند که باور این موضوع در ابتدا سخت است اما واقعیت این ماجرا تلختر از شنیدن یک دروغ تا به این حد آشکار است. این تناقض آشکار خبر از یک چیز می دهد. یا خبر اول دروغ و کذب بوده و یا یادداشت دوم سراسر هوچى گرى و فرافکنى. قضاوتش با شما. اما براى روشنى عمق فاجعه و طنز ماجرا دو مثال آورده مى شود.

مثال اول:
فرض بگیرید در پخش زنده شاهد شکست یک بر صفر تیم ملی فوتبال ایران مقابل اسپانیا در جام جهانی بعد باشید و بلافاصله در برنامه خبر ورزشى شبکه یک، خبر پیروزی دوازده به یک ایران در برابر اسپانیا را بشنوید و بعدش یک نفر روى تصاویر گلهاى آلمان به برزیل در جام جهانى قبل مدام با آوازش از شما بخواهد پیروز و مردانه بر طبل شادانه بکوبید! چه کار می کنید؟ یا بستگان نزدیک آقا یا خانم گوینده خبر مورد عنایت کلامی شما قرار می گیرند یا بستگان درجه یک آقا یا خانم صدا و سیما و یا خود تلوزیون در اثر اصابت گوشی موبایل، گلدان و یا ریموت کنترل دچار سانحه می شود.

مثال دو:
فرض کنید در خبرگزاری تسنیم خبر درگذشت یک شخصیت سیاسی یا هنری را می خوانید و لینک آن را برای دوستتان ارسال می کنید. در ادامه ی پیام هم برای دوستتان کلی ابراز اندوه و تسلیت کنید. بعد از آن ببینید دوستتان پیام شما را با کلی بد و بیراه پاسخ مى دهد. به علت اینکه دوستتان وقتی پیام را بازکرده و روی لینک خبر کلیک کرده با خبر ازدواج سوم آن شخصیت سیاسی و هنری و یا با فواید غذایى کله پاچه و سیراب و شیردان مواجه شده است.
تا اینجای کار درد و سوزش را می شود با یک بی حسی مقطعی از بین برد اما بی حس وقتی بی اثر می شود که بدانید هم خبرگزاری تسنیم و هم تماشاخانه پالیز و مدیریت آن همه وابسته به یک ارگان نظامى خاص هستند.
آنا این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید