در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی یزدان دوست درباره نمایشنامه‌خوانی پایین، گذر سقاخانه: یادداشت رویا افشار برای نمایشنامه خوانی «پایین، گذر سقاخانه»: انتقال
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:57:50
یادداشت رویا افشار برای نمایشنامه خوانی «پایین، گذر سقاخانه»:
انتقال نقل فرهنگی قیمت ندارد/ انتخاب بیان دقیق اثر، ویژگی نمایشنامه خوانی «پایین، گذر...»

رویا افشار نوشت: من سه اجرای صحنه ای متفاوت از این اثر رادی را دیده ام و هربار پشیمان از صرف زمان طی شده، سالن را ترک کردم. اما این بار نمایشنامه خوانی متن رادی به دلم نشست، چرا که کارگردان در انتخاب بیان اثر دقیق عمل کرده بود.

شنبه نشینی کافه گالری مارکُف در باغ موزه ی قصر، شب گذشته یکم آبان ماه، پذیرای نمایشنامه خوانی «پایین، گذر سقاخانه» نوشته اکبر رادی و به کارگردانی علی یزدان دوست بود. برنامه ای که سی امین شب از شنبه نشینی های این کافه واقع در باغ موزه قصر محسوب می شد.

رویا افشار بازیگر تئاتر و سینمای ایران که از تماشاگران این نمایشنامه خوانی بود، در این باره یادداشتی نوشته است. در بخش هایی از این یادداشت ... دیدن ادامه ›› آمده: من سه اجرای صحنه ای متفاوت از این اثر رادی را در طی سالهای متفاوت دیده ام، هر بار هم پشیمان از صرف زمان طی شده، نا امید از اجراهای نا فهمیده از طرف کارگردانان متفاوت سالن تئاتر را ترک کردم. این بار، با جمع هنرمندان جوان، اجرایی نه همه طریقه، بلکه فقط نمایش خوانی متن رادی، عجیب به دلم نشست. کارگردان جوان و بسیار پذیرای متن، علی یزدان دوست که خود نویسنده است و البته دستی هم در کار خبرنگاری حوزه ی هنر دارد در انتخاب بیان اثر، چنان دقیق عمل کرده بود که فکر می کنم اگر خود زنده یاد رادی آنجا حضور داشت از این درایت و شعور در انتخاب شیوه ی بیان شوکه می شد. هیچ تلاشی برای روشنفکر جلوه دادن متن و یا سیاسی کردن اثر در اجرا دیده نمی شد، همان چیزی اجرا شد که منظور نویسنده بود، موقعیت اجتماعی یک جامعه کوچک تحت تاثیر آرزوها و آداب سنتی ایشان.

دیشب شب به یاد ماندنی برای من بود، به چند دلیل متفاوت که مهم ترین آن، سعی جوانان خوش بنیه هنرمند در ایجاد فضایی محترم و در خور اندیشه است و همه این ها بدون هیچ چشمداشت مالی صورت می گیرد، اگر چیزی نوشیدی حساب می کنی اما انتقال نقل فرهنگی و تماشای هنر مجانی است، قیمتی ندارد. آنقدر گران است که نه میتوان نرخی بر آن نهاد و نه کسی می تواند از پس هزینه ی آن بر آید. پس این بخش از ماجرا صرفا به بهای احترام به یکدیگر انجام می پذیرد.

متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید: http://shabestan.ir/detail/News/582554
farhad riazi این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید