در آغاز نمایش اشاره شاگرد به آشنایی تمامی مردم با خانه استاد نشان از وجود استاد در نمایش به عنوان الگویی از شیطان اشاره می کند. استاد در آغاز به عنوان کاراکتری مودب ، منطقی و فهیم نظر شاگرد را جلب می کند و حتی به امیال دور از دسترس شاگرد با عنوان رسیدن به مدرک دکتری که جز ارزوهای والدین اوست توجه می کند و شاگرد را در قسمتی از نمایش شایسته آن می داند. شاگرد از منطق ریاضی در جمع به خوبی استفاده می کند ولی در آموزش تفریق استاد به یاس و ناامیدی می رسد و برای فرار از این موضوع بع آموزش زبان روی می آورد که این موضوع حتی با هشدارهایی که خدمتکار به او می دهد ادامه می یابد و منجر به .............. می شود.
بارقه هایی از طنز در در موقعیت های عصبانی گونه ی نمایش به چشم میخورد که بسیار لطیف به نرم شدن لبه های خشن نمایش کمک می کند . در جایی که استاد ترجمه متنی به زبان های مختلف را با طنزمایه ای مناسب و سریع به خورد تماشاچی می دهد. در مجموع اجرای نمایش و کارگردانی و دکور از کیفیت مناسبی برخوردار بوده و در زمان کوتاه نمایش پیام مناسبی را تداعی می کند. ممنون از همه عوامل بویژه سرکار خانم آل آقا کارگردان نمایش.