سه خواهر مرتضی اسماعیل کاشی
روایت یک آیینگی ممتد و کابوس های فردی طولانی که با رویاها پیوند خورده با چاشنی خاطرات...
کاری که از همان ابتدا با تصویری که به مخاطب می دهد، او را میخکوب میکند و به نوعی با تصویر ابتدایی زیبایش مخاطب را مجبور به دنبال کردن لحظه لحظه ی کار میکند.
به خوبی میتوان در نمایش شاهد شروع، اوج، پایان بود ولی به نوعی دیگر. در صورتی که این روزها اکثراً درگیر تصاویر زیبا میشوند و داستان را از یاد میبرند ولی کارگردانی و طراحی این نمایش به گونه ای است که مشخص است که مرتضی اسماعیل کاشی حواسش کامل هم به تصاویر بوده هم به داستان پیش برنده ی کار...
میزاسن هایی که دیده نمیشوند و بصورت ناگهان متوجه آنها میشوی و متعحب ازینکه چگونه این اتفاق افتاد؟ که جوابش هوش و درایت کارگردان در میزان بندی برای بازیگران است.
اگر از کار گردانی عبور کنیم به بازیگران جوانی برخورد میکنیم که دیدن چنین بازی هایی برای مخاطب حیرت انگیز است چرا که همگان بر این مسئله واقفند که کاراکتر های سه خواهر کاراکتر هایی نیستند که به راحتی بشود آنها را بازی کرد ولی اینبار این بازیگران جوان هستند که باور پذیر تر از همه میدرخشند.
... دیدن ادامه ››
و مهم ترین مسئله در قسمت بازیگری این نمایش، این موضع ، مورد توجه و بسیار دلنشین است که تمامی بازی ها با پیشرفت نمایش یکدست تر میشود..
صحنه ای که طراحی شده خود در بر گیرنده ی یک دنیاس که برای من مخاطب مانند یک برزخ بود که ببینم روی آن و اطراف آن چه میشود؟ نور هایی که به زیبایی صحنه افزوده بود و چشم مخاطب را به خود خیره نگه میداشت..
و نکته ی آخر چیزی که کار بازیگران جوان و کارگردان و طراح صحنه و طراح نور را کامل میکرد شخصی بود که با افکت های صوتی جان مخاطب را تسخیر میکرد.
در یک کلام سه خواهر مرتضی اسماعیل کاشی کاری است که برای یک ساعت مخاطب را از حال خود دور میکند و به دنبال خود میکشد..