گفت وگو با مرتضی اسماعیل کاشی کارگردان نمایش سه خواهر
در جهان نمایشم کابوس و برزخ وجود دارد
ایران تئاتر:
مرتضی اسماعیل کاشی بازیگرخوش نقش ومتین تئاتر وسینما سالها است که دربازیگری وکارگردانی فعالیت می کند وبا شناخت کامل به سراغ اجرای متفاوتی ازنمایش نامه محبوب تئاتری ها( سه خواهر) آنتوان چخوف رفته است
مرتضی اسماعیل کاشی از بازیگران توانمند در عرصه تئاتراست که تاکنون در نمایشهایی همچون «برنارد مرده است»، «مکبث»، «عجایب المخلوقات» به ایفای نقش پرداخته است. او با درخشش و بازی در نمایش موفق و تحسینشده «ویتسک» به کارگردانی رضا ثروتی، موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگری مرد درسی و یکمین
... دیدن ادامه ››
جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شده است. اسماعیل کاشی همچنین در فیلم «ارغوان» در کنار مهتاب کرامتی، الهام کردا، نسیم ادبی، آزاده صمدی مهدی احمدی به ایفای نقش پرداخت و از دیگر فعالیتهای او میتوان به برگزاری کارگاههای آموزش بازیگری متعدد اشاره کرد... مرتضی اسماعیل کاشی دارای مدرک کارشناس ارشد بازیگری است و علاوه بر تحصیلات آکادمیک خود، موفق به گرفتن مدرک کارگردانی سینما از کانون سینماگران جوان شده است. وی بهعنوان دومین بازیگر برگزیده تئاتر ایران در سال ۱۳۸۹ انتخاب گردید. برگزیده بازیگری مرد در بخش بینالملل سی و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تهران در سال ۱۳۹۱، دریافت جایزه دوم بازیگری در هشتمین و دهمین جشن شب بازیگر (جشن بزرگ اردیبهشت تئاتر ایران) در سال ۸۹ و ۹۱ و همچنین جوایز بازیگری دیگری را از جشنوارههای تئاتر دانشگاهی و دیگر جشنوارهها از سال ۸۱ تاکنون در کارنامه خود دارد. او هماکنون بهعنوان معلم، کارگردان و مشاور هنری تماشاخانه و مدرسه تئاتر سهنقطه مشغول به کار است و از ابتدای ۹۳ کارگردانی چهارمین پروژه تولیدی-آموزشی سهنقطه را با عنوان «سه خواهر » بر عهده دارد. نمایش سه خواهر محصول نگرش، کوروگرافی و طراحی خلاق اسماعیل کاشی در یک تمرین کارگاهی-تجربی همراه با جمعی از فارغالتحصیلان است. نمایش "سه خواهر" بر اساس نمایشنامه آنتون چخوف آذرماه در سالن اصلی تالار مولوی به صحنه رفته است. در این نمایش عوامل زیر حضور دارند. طراح و کارگردان: مرتضی اسماعیل کاشی، تهیهکنندگان: نورالدین حیدری ماهر، مهرداد بهاءالدینی، دستیار کارگردان و برنامهریز: محمدرضا آل طاها، طراح گریم: سارا اسکندری، طراح صحنه: مرتضی اسماعیل کاشی، طراح صدا : کاوه ستاری، طراح لباس: نسیم ملکی، طراح نور: علی کوزهگر، طراح پوستر و بروشور و عکاس :محمدصادق زر جویان، منشی صحنه: سارا خانکی، رؤیا افضلی، مجریان گریم: سارا اسکندری، فائزه سلطانی ، پریا الهی، آیدا آسترکی، مدیر صحنه: یاسمن عدل، ساخت دکور: محمد پناهی، دستیار لباس: سمیرا احمدی، مشاور رسانهای: سام بهشتی و تبلیغات مجازی: امیر قالیچی. با مرتضی اسماعیل کاشی درباره اجرای نمایش سه خواهر گفتوگوی انجام دادهایم.
آیا به کارگردانی بهاندازه بازیگری علاقه دارید؟
پیش از اجرای این نمایش، در دوره تحصیل و گرفتن مدرک کارشناسیام در سال۸۶ نمایشی از نیکلای گوگول را کارگردانی کرده بودم. از آخرین نمایشم حدود ۱۰ سال میگذشت تا اینکه تصمیم گرفتم تجربه جدیدی در حوزه کارگردانی داشته باشم، بنابراین نمایشنامه "سه خواهر" را به روی صحنه بردم و متن این نمایش را چند سال نوشته بودم و حتی گزینش هنرجویان برای بازی را هم بر اساس همین متن در ذهنم انجام میدادم. داستان نمایش خیلی ساده است و در تک جمله، سه خواهر و یک برادر در آرزوی رفتن به مسکو، خلاصه میشود. درواقع روایتم را بیشتر در مورد و اتمسفر صحنه دنبال کردم و حتی ریسک کردم و بخشی از قصه را حذف کردم...
به چه دلیل از یک نمایشنامه کلاسیک اجرای مدرنی را انجام دادید؟
من برای اینکه نمایشی را اجرا کنم به سراغ الصاق این برچسبها به کارم نمیروم.
آیا شما خوانش جدیدی از متن نامآشنای آنتوان چخوف روی صحنه اجرا کردهاید؟
این شیوه اجرا کردن نمایشنامه سه خواهر برای من یک چالش بزرگ بود. متنی که کاملاً رئالیستی نوشتهشده است را در حین اجرا بخشهای از آن را به سمتی ببرم که مبتنی بر فرم و حرکات بدنی است و نمایشی فرمالیستی را به مخاطب عرصه کردم. در بخشهایی از نمایش بازیگر نشسته و دیالوگ میگوید و در سکون قرارداد و رفتار بیرونی ندارد. درونمایه این اثر دور از چنین شیوهای ( فرم فیزیکال) نمیدیدم.
آیا میتوانیم این استنباط را داشته باشیم که شما قرائت جدیدی از متن سه خواهر عرضه کردهاید؟
بله، تا حد زیادی شاهد قرائت نو و جدیدی در نمایش هستیم. مخاطبان صاحبنظری که اجرا را دیدهاند. معتقدند نمایشم با متن چخوف فاصله زیادی دارد.
بنابراین با نمایش مستقلی از اثر چخوف روبهرو هستیم و لزومی هم احساس نمیشود به متن چخوف اشارهای شود؟
نمیتوانم بگویم نویسنده این نمایش مرتضی اسماعیل کاشی است. همانطوری که اشاره کردم شخصیتهای اصلی همان شخصیتهای اصلی نمایشنامه هستند وهمان خط داستانی را هم پیگیری کردهام. بخشی از داستانهای موازی داستان اصلی نمایشنامه را حذف کردم و در کنارش به بخشی از لحظات نمایشنامه تأکید زیادی انجام دادم.
در نمایش افکتهای صوتی نقش مهمی در انتقال حس و حال صحنه و مختصات شخصیتها دارند؟
در جهان نمایش یک تکرار، رنج ، کابوس ، برزخ ، یا یک خوابزدگی وجود دارد. معتقدم همان قدری تصویر در تئاتر اهمیت دارد صدا هم مهم است و در کنار تصویر صدا میتواند ماندگارتر باشد. نمایشهایی را میبینیم که یک دیالوگ که با صدای بازیگر بیان میشود از آن در ذهنمان ماندگار میشود. به همین دلیل تأکید داشتم کاری را که در بحث صدا انجام میدهم باید همتراز تصویر در نمایش حرکت کند و تصویر را تکمیل کند. شروع نمایش تأکیدی بر فضای خواب گونه دارد و آن را بر اساس تئوری در مورد خواب پایهریزی کردم که خوابهای ما بیصدا هستند و منظور و مقصود روابط در درون خواب به ما الهام میشود و چیزی را نمیشنویم.
آیا نگاه تلخی به جهان هستی دارید؟
نه، اتفاقاً عاشق زندگیام!
اما درونمایه نمایش چیزی خلاف این مطرح میکند؟
تلخی که در نمایش وجود دارد به این دلیل است که زندگی فراموششده. اگر شخصیتهای نمایش زندگی را دریابند ، اتفاقاً دچار این تلخی و یاس نمیشوند.
آیا قدر زندگیشان را نمیدانند؟
نمیخواهم بگویم قدر زندگیشان را نمیدانند. مفهوم زندگی وزنده بودن و اینکه حیات داریم و دارای ادراک ، شعور و خلاقیت هستیم جذاب و خوب است. اینکه ما میتوانیم جایی بنشینیم و تخیل کنیم وجهانی را خلق کنیم مهم است و نگاه پوچگرایانهای به حیات ندارم.
گفتوگو از احمد محمد اسماعیلی