مافیا
گروهی سیاسی،بی رحم،سنگ دل اما گاهی مهربان تر از مادر
حال نمایشی به نام مافیا:
محوریت تعلیق،کنش بین ارکان بازی ک دستخوش افت و خیز و گاه اوج فرودهایی جذاب ضرباهنگ متنی قوی و گیرا در کلیت نمایش موزون بر تمام رروایت قصه می نواخت.و چه شیرین بود نت های این موسیقی...
در گذر از خوبی های و پلیدی های هر آدم که در تنهایی اش مرور میکند و معیار سنجش خلقیات خویش مورد قضاوت قرار میگیرد.
همه و همه خوب و دوست داشتنی هستند
اما حیف و صد حیف ک یک سوم پایانی نمایش یه فرود اضطراری و نا به هنگام ک مخاطب را از تمامی کیف های یک ساعت گذشته دور میکنید و درگیر یکنواختی و ریتم ساکن میشوند،اما باید بازهم با تمام احترام برای کل گروه و بخصوص آقای زارع عزیز تمام قد ایستاد.
در پایان از خانم فروزند تشکر ویژه ای دارم ک پایان سال تاتری من و هم کیشانم را با خاطره ای سبز و جذاب تکمیل کردند و ساختند
اراتمند ماکان