ضیافت : میهمانی [دهخدا] ، پنالتی : جریمه ای که بر اثر خطای بازیکن به نفع حریف به او تعلق می گیرد [معین] ؛ میهمانی جریمهها نمایش یک لحظه از کل
... دیدن ادامه ››
لحظههایی که یک انسان° کل گذشتهش را تعریف میکند است ؛ بازیگری که هیچ شباهتی به آن که خود را معرفی کرده نهدارد اما او آن فوتبالیستی که روی پردهی روبهرو پشت آن توپ که گل شده ایستاده و حالا به دروازهیی نگاه میکند ، است ، نه ذهن او یا راوی زندهگی او اما حتا از نوع موی سر و نوع لباسی هم که پوشیدهند با هم فرق دارند .
مونولوگ : در تئاتر، قسمتی از نمایش که یک هنرپیشه بهتنهایی در صحنه ظاهر شود و با خود حرف بزند [عمید] ؛ در یک لحظهی 50 دقیقهیی هنرمندی که بزرگی خودش بیشتر از حرفی که میزند در ذهن ظاهر میشود داستان سرراستی را میگوید از کل جریان زندهگیش پر از مرثیهگویی و قدری هم پایکوبی ؛اما هزینهیی که دادهیم تا داستانی را بهشنویم که داستان جریمههای او ست از کل لحظات زندهگیش برای ما که تماشاگر اثر هستیم چه میگذراند ؟
آیا قرار است ما استرسی را حس کنیم که آن فوتبالیست در آن لحظهی متوقف شده حس میکرده ؟ نه . آیا قرار است ما شوری را حس کنیم که آن فوتبالیست در فینال آن لحظهی متوقف شده حس کرده ؟ نه . آیا قرار است ما سکونی را حس کنیم که آن فوتبالیست در پشت توپی سرنوشت ساز در آن لحظهی متوقف شده حس کرده ؟ نه . حتا پیش از شروع مونولوگ "امیر جعفری" عزیز ، صدای خاص مجری تلویزیون (آقای محمدحسین میثاقی ) اعلام کرده است که بعد از این توقف آن فوتبالیست توپ را به تور دروازه زده و گل کرده اما ما فقط داریم داستان زندهگی یک فوتبالیست را میشنویم که کارگردان اثر پوریا جان کاکاوند عزیز در آوای تیوال میگوید مهم نیست این داستان واقعی ست یا نه . اما برای ما که تماشاگر اثر هستیم چه تجربهیی را به ثمر مینشاند ؟
این نمایش را من تنها با پوچی یک گل میتوانم معنی کنم و پیشنهاد میکنم اگر میخواهید حس کنید که 50 دقیقه از زندهگی چه قدر به پوچی یک لحظه از ایستادن پشت یک ضربه سرنوشت ساز پنالتی در فوتبالی است که کل جهان را به تماشا مینشاند ، این نمایش را بهبینید .