در مقدمه باید بگم من در شب های اول این کار دیدم قطعا هر چه از زمان اجرا بگذرد کار شسته و رفته تری را شاهد خواهیم بود و اشاره به چند نکته را ضروری می دانم
۱-استفاده از ریتم کند و تکرار شونده تا جایی خوبه که ریتم اصلی نمایش بهم نریزه از ابتدا تا دقیقه سی هر دو بازیگر عالی ریتم کند را نگه داشتن و در عین حال تمپو درونی بازیگر با وجود ریتم کند بیرونی به شدت جذاب بود ولی نمی دانم چه اتفاقی افتاد که هر دو ریتم کند خودش از دست دادن و بشدت انرژی صحنه افت پیدا کرد من اصلا مشکلی با ریتم کند نداشتم چون هدف کارگردان از القا ریتم کند مفهوم زندگی تکراری و خسته کننده بود ولی افت هر دو بازیگر باعث شد انرژی صحنه بیفتد
۲-استفاده از میزانسن های عرضی زیاد مفهوم دور بودن دو کاراکتر نمایشی از همدیگر را دارد در صورتی که در عمل و دیالوگ ما شاهد نزدیکی و حس عادت بین آنها هستیم پس عملا میزانسن با فعل در حال انجام در صحنه در تضاد کامل اگر چنانچه این میزانسن های عرض زیاد می شکست مفهوم بهتری به ما می رساند
۳-تکرار برخی حرکات در صحنه حالت فرسایشی
... دیدن ادامه ››
پیدا می کند
۴-نکته مثبت نمایش بازی خوب بچه ها بود البته تا دقیقه سی که گفتم
۵-دکور در بعضی مواقع در عین گنگی خیلی گویا عمل می کرد و این هم از ویژگی های کار بود البته اگر سه دایره به نوعی در ارتباط بودند نشان دادن دور باطل را برای مخاطب خاص نمایش مفهوم تر می کرد
در نهایت به گروه اجرایی تبریک می گویم که با همه مشقت های به صحنه بردن یک نمایش نامه کمتر خوانده شده از تنسی ویلیامز تا حدی زیادی موفق عمل کردند