1- به نظر می رسد تماشاخانه مولوی برای چنین کاری با این تعداد پرسوناژ و این حجم رویدادها و وقایع، زیادی کوچک است. طراحی صحنه با اینکه در صحنه های مربوط به تمرین کردن تئاتر، در خدمت کار است اما در وقایع دیگر کاملا اخته و بی ربط است و اجرای بازیگران بر روی زمینِ تیره رنگِ تماشاخانه به ساده ترین شکلِ تمهیدِ میزانسنی، کمترین اثر ممکن را بر من مخاطب داشت و تکیه بیش از حد بر ایده تخته های پله سان (با وجود اینکه در حالت کلی ایده درستی برای جابجایی بازیگران روی صحنه است)، از اواسط نمایش به بعد به دلیل استفاده مدام از آنها که با زمان طولانی نمایش همراه شده، تکراری شده و ملال بصری و زیبایی شناسی به همراه می آورند. بهتر بود برای پرده های مختلف، تمهیدات ، متریال و اکسسوار متنوعتری طراحی می شد تا به پیشبرد داستان کمک بیشتری می رسید و حال و هوا و فضای حاکم بر هر پرده، هویت و فردیت افزون تری به خود می گرفت.
2- دلیل استفاده از افراد جوان برای ایفای نقش شخصیت های مسن چندان قابل درک نبود. مثل شخصیت مدیر چاق گروه تئاتر که به دلایل واضحی از جمله صدای زیر برای ایفای نقش فوق بسیار جوان است و برخی بازیگر دیگر که مشخصا برای تجربه کسب کردن در حال بازیند و تسلطی بر بیان و زبان بدن ندارند و گه گاه جملات این نمایش پر گفتگو را ادا نکرده و نجویده، می پرانند.
3- به حکم عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو، باید به احترام موسیقی متن جاری در کل نمایش (نه صرف اجرای گروه موسیقی) کلاه از سر برداشت. به طور واضح و روشنی، انرژی ، زمان و دقت بسیاری روی این بخش گذاشته شده و حاصل کار نیز بسیار درخشان و در خور اعتنا و تحسین است. گروه موسیقی نمایش که به طور زنده در حال اجرا هستند در پاره ای از لحظات به درستی و بجا جزئی از بازیگران نمایشند و در لحظات دیگر روایتگر و رنگ آمیزان آن. چنین استفاده و توجه پر شور و گرمی به موسیقی را در هیچ نمایشی در این اندازه از قدرت و قوت به خاطر ندارم. یکی از گل درشت ترین جلوه های چالاکی موسیقی که در خدمت ضرباهنگ کار است، در
... دیدن ادامه ››
متن های با مضمون چپ ساده ای رخ می نماید که بر روی قطعات موسیقی مشهور و محبوبی چون پولیوشکا پولیه، انترناسیونال، هابانرا از اپرای کارمن و... پیاده شده که با حرکات و رقص های حساب شده به تنهایی بار ملال آور تکرار صحنه را بر دوش کشیده و به نمایش ریخت و فرم هدیه می کند.
کاش این دقت ، توجه و حساسیت جاری در موسیقی متن در زمینه های پیش گفته نیز بیشتر خرج می شد تا الان می توانستیم با شوق و لذت از یک شاهکار ماندگار صحبت کنیم.