در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آزاده ملک زاده درباره نمایش گفت و گوی برجای ماندگان: یادداشت رضا گوران/نویسنده و کارگردان تئاتر درباره نمایش «گفت‌و‌گوی برج
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:44:03
یادداشت رضا گوران/نویسنده و کارگردان تئاتر درباره نمایش «گفت‌و‌گوی برجای‌ماندگان»

نمی توانم نقد بنویسم، بیشتر دوست دارم بعد از دیدن نمایش با اجرا کنندگان به گپ بنشینم. افسوس که مرحله مهم اجرا (دیدار مخاطب بعد اجرا) در تئاتر کاسب مسلک این روزهای ما جز در حد سلفی های مشمئزکننده میسر نیست. حلقه مفقوده میان تماشاگر و اجرا کننده همین گپ هاست که فقدان سواد و عدم احساس نیاز به آن تبدیلش می کند به تحسین های تکراری و یا تخریب های تکراری تر و این عمل کمکی به جریان زنده (البته هنوزـ با این وصف نمی دانم تا کجا می تواند زنده بماند اما می خواهد که زنده بماند) تئاتر این روزها نمی کند.
بنابراین این یک یادداشت جهت ترغیب شما برای دیدن این اثر نیست، این پاسخ احترامی است که این نمایش به من مخاطب می گذارد از انتخاب متن تا فضاسازی های بجا و بازی هایی بطور مثال همچون رضا بهبودی «قدیس بی اعصاب تئاتر» که این اجرایش دوباره او را حداقل به من و تصویرش در ذهن خودم برگرداند آنهم با چه لذت کانتی نابی و صادق ملک که نه فقط نقش را که صحنه را می جود پاره ای اوقات و مصداق قاطع حضور در فضاس و انتخاب به جای موسیقی نه به عنوان پوشش نقصان های کار یا اتمسفر استمراری اثر که به عنوان منجی موتیف های عمدا پراکنده نمایش که خود در محتوایِ متنیِ اثر نقش بشارتی را دارد که نیامده ناامید می شود و این، هم در تصاویر پخش شده (که از جز به کل می رسد) و هم در ترکیب اش با رقص دیوانه وار بهبودی حضور قاطع ایجاز است… کارگردانی ای فاقد خودنمایی و جستجوگر که هرچند هنوز پایان کار برایم زود بود اما دو سوم پایانی نمایش با تغییر ریز و به دور از ادای قراردادهای خود اثر با شتابی هولناک پایان را وعده می دهد. پایانی ... دیدن ادامه ›› که پا به پای اجرا در متن پیش میرود . بی شک حرف بسیار است و مجال اندک اما حسن چنین آثاری از نسلی نو برای من نوید همان دیالکتیک کم فروغ این روزهای تئاتر ما است که باید حمایتش کرد. کارگردانی که در عین جوانی فارغ از نکته ها و مکث ها تکلیفش با خودش روشن است و می خواهد جستجو کند، اشتباه بسازد، خطا کند، دوباره بسازد، اما دیگران را تکرار نکند و از نمد دیگران برای خودش کلاه نسازد و من اگرچه یک صدای خسته و سنگر گرفته در سکوتی دو ساله ام از این مهم دست نخواهم کشید. باید چنین آثاری را دید و به گپ نشست ، جز این هر چه هست بیهوده است.
پ.ن. شما دوستان را به دیدن این نمایش ترغیب می کنم نه برای پر کردن سالن که هدف اجرا این نبوده هر چند اقتصاد هر اجرایی می تواند بنا بر جبر زمانه مان این باشد. دعوتید به دیدن و دیگرگونه دیدن و به گپ نشستن در برابر آثاری که هنوز دغدغه شان وفاداری به هنر و داشتن پاسخ برای تاریخ است.
محمد رحمانی، ذوق زده و عباس الهی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید