در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | الهه زاهدی درباره مونولوگ خونین زار: نظر "عبدالرضا منجزی" درباره ی خونین زار : معصومیت از د
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:07:11
نظر "عبدالرضا منجزی" درباره ی خونین زار :


معصومیت از دست رفته !!!!!!


این تم تکراری و کلیشه ای ست. اینکه کسی برای تحقق رویایی به کلانشهر و تمام ظواهر فریبنده اش پناه ببرد و بعد با کابوسی خوف اور و هولناک مواجه شود..ادم هایی که برای برنده شدن دل به دریا می زنند و در نهایت بازنده میشوند... از کابوی نیمه شب جان شلزینگر بگیر تا صمد به شهر میرود ایرانی اش..یکی تلخ و دیگریش طنز...پارادوکسی که از تقابل معصومیت حاشیه نشینی و شرارت مرکز نشینی شکل میگیرد، هسته ی اصلی و محرک درام است. فرجام این سیر و سلوک فاستوسی ... دیدن ادامه ›› یا به تراژدی میرسد یا استحاله و شرارت و ویرانی شخصیت اصلی را در پی دارد..اما چه چیزی نمایش خونین زار را از نمونه های قبلی جدا می کند و در دام کلیشه و تکرار فرو نمیافتد...
این اولین تجربه ی جدی سهراب حسینی ست. تجربه ای فراتر از انتظار.
او وادار می کند تا تامل کنیم. تا او و نمایش ش را جدی بگیریم..
تماشای خونین زار واجب است. لازم است. یک روایت دسته اول و زیبا از زندگی به گند کشیده شده ی امروزی ست. از تقدیر شوم معصومیت زنانه که به تحلیل میرود ،که به رذالت و پستی منتهی میشود..از عشقی که دیکر آلت قتاله است تا مزه خوش حیات..
اجرای خونین زار در فضایی محدود و با یک شخصیت اصلی ،بدون میزانسن حرکتی ست...
عجیب آنکه شخصیت های فرعی نمایش بی آنکه حضور داشته باشند نقشی جدی در پیشبرد روایت ایفا می کنند ..هر کدام از انها صاحب یک چهره خیالی و ذهنی میشوند ...همایون و حاج آقا و همه ی آنهایی که در رقم خوردن تقدیر دختر سهمی داشته اند.
سهراب حسینی شهامت بخرج داده که با تک پرسوناژ روایتی تا بدین حد پرفرا و فرود را نوشته و کارگردانی کرده...
او با تکیه به کهنه الگویی ادبی نمایشی، زبان را به هسته اصلی کار تبدیل کرده..او با حذف حرکت و بی اعتنایی به فرم محوری یکراست و مهاجم به متن می پردازد...او با پرهیز از پیچیدگی و غلو به الگوی حکایت ایرانی وفادار می ماند. شکل روایی هم به آثار نامداران این عرصه شبیه است. نامدارانی چون رادی،خلج،حاتمی و کیمیایی...
دیالوگ ها دلنشین موجز مختصر و مفید است..یک افت و یا نقص خرد و کوچک در اجرا کلیت کار را زمین گیر خواهد کرد،اما هم او در مقام مولف و هم آذین رئوف بازیگر نقش اصلی یک نفس و تمام قد و بی کم و کاست امان نمی دهند تا یک لحظه از صحنه چشم بگیری...
تماشای خونین زار تجربه دلچسب و خوش این ایام بود...
آذین رئوف بیش از انتظار ظاهر میشود. تسلط او به کارش حیرت انگیزست..
من منتقد تیاتر نیستم،اداب و فن این کار را نمی دانم، اما چنان تحت تاثیر کار قرار گرفتم که نوشتن درباره خونین زار را واجب فرض کردم...
نام های بزرگ و ستاره های عرصه نمایش چند صباحی ست که از تب و تاب افتاده اند..خونین زار زمزمه ی خیزش نسل نوپایی ست که حرف های بسیار برای گفتن دارد...مبارکشان باد...

«عبدالرضا منجزی،
نویسنده و کارگردان»