تالار وحدت
تئاترشهر تهران
تماشاخانه ایرانشهر
پردیس تئاتر شهرزاد
تماشاخانه ملک
عمارت نوفل لوشاتو
تئاتر هامون
خانه نمایش دا
تالار مولوی
تالار حافظ
تماشاخانه سنگلج
تماشاخانه هیلاج
تالار هنر
خانه هنر دیوار
بلک باکس ایران مال
مجموعه تئاتر لبخندSB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:08:58
کوروش بزرگ یا کوروش کبیرمعروف به کوروش دوم نخستین پادشاه و بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش بمدت سی سال، از سال529 تا سال 559پیش از میلاد، بر ایران سلطنت کرد.بخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون و گسترش تمدن، شناخته شده‌است.ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانونگذار می‌نامیدند. یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.
مجموعه زیر سخنانی است که منتسب به این پادشاه اسطیری ایران می باشد:
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم راتوانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن.
اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.
آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به ... دیدن ادامه ›› سهولت است .
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکرمی کنند، نه رفتار و عملکرد شما.
سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد.
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را میگیرید که همیشه می گرفتید .
افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری باچند نفر.
کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .
همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل درباشد.
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .
دشوارترین قدم، همان قدم اول است .
عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .
مردوک یا مردوخ یکی از خدایان باستانی تمدن بابل است. در تمدن بابلیان مردوک به عنوان خدای باروری و آفرینش مطرح است. او در دوره حمورابی به‌عنوان محافظ بابل به شمار می‌رفت.
از: کوروش کبیر
مجموعه زیر سخنانی است که منتسب به این پادشاه اسطیری ایران می باشد:
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم راتوانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن.
اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.
آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به ... دیدن ادامه ›› سهولت است .
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکرمی کنند، نه رفتار و عملکرد شما.
سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد.
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را میگیرید که همیشه می گرفتید .
افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری باچند نفر.
کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .
همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل درباشد.
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .
دشوارترین قدم، همان قدم اول است .
عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .
مردوک یا مردوخ یکی از خدایان باستانی تمدن بابل است. در تمدن بابلیان مردوک به عنوان خدای باروری و آفرینش مطرح است. او در دوره حمورابی به‌عنوان محافظ بابل به شمار می‌رفت.
از: کوروش کبیر
احسان طهماسبی (tahmasbi)
تیوال این کاربر
پروفایل
دنبال
از ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۹
از فرمایشات جدید جناب فاضلی:
کوروش= خونریز و ستمگر
!!!!
کوروش= خونریز و ستمگر
!!!!
۲۱ مرداد ۱۳۹۰
دوست‌دارم
پاسخ
جناب آقای فاضلی این هم یک سندمعتبرالبته اگرخواستید بفرمایید اسناددیگری راهم برایتان می آورم .راستش من هم آدمی نیستم که چشم وگوش بسته سخنانی رادرموردبزرگان بپذیرم بنابراین اول درموردش تحقیق میکنم.کوروش انسان بوده است این را ماکه قهرمان پرورهستیم نمی گوییم خدا میگویدکسی که سرگذشت مردمی رابه عنوان داستان برای مانقل میکندآن هم بوسیله بهترین بنده اش محمد(ص) .پس لطف بفرماییدتاریخ قرآن رازیرسوال نبریدچون نویسنده اش خداست.
قرآن مجید سوره‌ی کهف، برگردان مهدی الهی قمشه ای
«و از تو درباره‌ی ذوالقرنین می پرسند، بگو بزودی برای شما درباره‌ی او بخوانیم. ... دیدن ادامه ›› ما او را در زمین نیرو بخشیدیم و از هر چیزی رشته ای به دست او دادیم. پس راه را پیمود تا هنگامیکه به خوربران رسید؛ آفتاب را چنان‌یافت که گویی در چشمه‌ی آب تیره ای فرود می آید و آنجا مردمی را‌یافت و ماگفتیم: ذوالقرنین، تو درباره‌ی این مردم با سختی و کیفر‌یا بامهربانی به جای آور. ذوالقرنین گفت: هرکس ستم کرده او را کیفر می رسانم و سپس هم که به سوی خدا بازگردد، خدا او را سخت کیفر خواهد داد و هرکس ایمان آورد و کار نیکو انجام دهد، پاداش نیک دارد و کار را برای او آسان می گیریم. ذوالقرنین راه دیگری را پی گرفت تا آنکه به خاور زمین رسید و آنجا مردمی را‌یافت که ما میان آنها و آفتاب پوششی نداده بودیم. همچنین بود و ما از آنچه نزد او بود آگاه بودیم. پس راه دیگری را از پی درآمد تا هنگامیکه به میانه‌ی دوکوهی رسید که آنجا مردمی را‌یافت که زبان نمی فهمیدند. آنان گفتند: ای ذوالقرنین، "یاجوج و ماجوج" فساد می کنند، آیا چنانکه ما خرج آنرا بدهیم، سدی میان ما و آنها می بندی؟ او گفت: تمکنی که خدا به من داده، از پول شما بهتر است و شما با نیروی بازو کمک کنید تا سدی سخت برای شما بسازم، وگفت پارچه های آهن بیاورید. آنگاه دستور داد تا زمین را تا به آب بکنند و از ژرفای زمین تا برابر دوکوه، از سنگ و آهن، دیواری بسازند و سپس آتش افروختند تا آهن گداخته شود، آنگاه مس گداخته بر [سوراخ های] آن آهن و سنگ ریختند. از آن پس، آن گروه نه هرگز بر شکستن و نه بر بالای آن شدن، توانایی‌یافتند. ذوالقرنین گفت که این، از رحمت خدای من است و آنگاه که وعده‌ی خدا فرا رسد، آن سد را پاره گرداند و البته وعده‌ی خدا راست است
قرآن مجید سوره‌ی کهف، برگردان مهدی الهی قمشه ای
«و از تو درباره‌ی ذوالقرنین می پرسند، بگو بزودی برای شما درباره‌ی او بخوانیم. ... دیدن ادامه ›› ما او را در زمین نیرو بخشیدیم و از هر چیزی رشته ای به دست او دادیم. پس راه را پیمود تا هنگامیکه به خوربران رسید؛ آفتاب را چنان‌یافت که گویی در چشمه‌ی آب تیره ای فرود می آید و آنجا مردمی را‌یافت و ماگفتیم: ذوالقرنین، تو درباره‌ی این مردم با سختی و کیفر‌یا بامهربانی به جای آور. ذوالقرنین گفت: هرکس ستم کرده او را کیفر می رسانم و سپس هم که به سوی خدا بازگردد، خدا او را سخت کیفر خواهد داد و هرکس ایمان آورد و کار نیکو انجام دهد، پاداش نیک دارد و کار را برای او آسان می گیریم. ذوالقرنین راه دیگری را پی گرفت تا آنکه به خاور زمین رسید و آنجا مردمی را‌یافت که ما میان آنها و آفتاب پوششی نداده بودیم. همچنین بود و ما از آنچه نزد او بود آگاه بودیم. پس راه دیگری را از پی درآمد تا هنگامیکه به میانه‌ی دوکوهی رسید که آنجا مردمی را‌یافت که زبان نمی فهمیدند. آنان گفتند: ای ذوالقرنین، "یاجوج و ماجوج" فساد می کنند، آیا چنانکه ما خرج آنرا بدهیم، سدی میان ما و آنها می بندی؟ او گفت: تمکنی که خدا به من داده، از پول شما بهتر است و شما با نیروی بازو کمک کنید تا سدی سخت برای شما بسازم، وگفت پارچه های آهن بیاورید. آنگاه دستور داد تا زمین را تا به آب بکنند و از ژرفای زمین تا برابر دوکوه، از سنگ و آهن، دیواری بسازند و سپس آتش افروختند تا آهن گداخته شود، آنگاه مس گداخته بر [سوراخ های] آن آهن و سنگ ریختند. از آن پس، آن گروه نه هرگز بر شکستن و نه بر بالای آن شدن، توانایی‌یافتند. ذوالقرنین گفت که این، از رحمت خدای من است و آنگاه که وعده‌ی خدا فرا رسد، آن سد را پاره گرداند و البته وعده‌ی خدا راست است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
+۱,۵۵۸,۰۰۰ نفر
+۲۸,۶۳۰ برنامه
+۹,۰۰۱,۰۰۰ بلیت
+۲۰۰,۰۰۰ بازدید
۴۷,۶۱۹ برگه
۹,۷۷۵ آلبوم
۵,۶۱۶ پادکست
