در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مسعود صفری درباره رپرتوار عصر تجربه: Hamed Asgharzade: http://sharghdaily.ir/News/142035/در-ستایس-گونه‌ای-از-شکست‌خوردن‌ درباره
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:45:57
Hamed Asgharzade:
http://sharghdaily.ir/News/142035/در-ستایس-گونه‌ای-از-شکست‌خوردن‌

درباره نمایش «کوریولانوس» حامد اصغرزاده
در ستایس گونه‌ای از شکست‌خوردن‌
محمدحسن خدایی
همچنان که یان کات اشاره دارد «در کوریولانوس اصلا توده مردمی وجود ندارد، بلکه اشراف و عوام وجود دارند. کوریولانوس تقسیم‌بندی مردم به گرسنگان و سیرها را قبول دارد، اما این مسئله را به دلیل اراده خدایان نمی‌داند. او نه به خدایان اعتقاد دارد و نه نیازی به آنها حس می‌کند. نظرش راجع به مردم این است که آنان حیواناتی‌اند که به محض سیرشدن گستاخ می‌شوند و حمله می‌کنند»؛ نمایشی که بر رابطه حاکمان و مردم نظر می‌افکند و در قبال توده مردم، به ... دیدن ادامه ›› نوعی موضع انتقادی دارد و می‌شود گفت به‌شدت سیاسی است که ازقضا امکان اندکی برای اجراشدن یافته. حامد اصغرزاده و جواد ابراهیمی‌نژاد در مقام نویسندگان متنی که براساس تراژدی شکسپیر نوشته‌ شده، قطعاتی را مدنظر داشته‌اند که مربوط است به رابطه‌ مسئله‌ساز کوریولانوس و مردم گرفتار گرسنگی که در آستانه شورش و تبدیل‌شدن به سوژه‌اند. اما حامد اصغرزاده در مقام کارگردان، شیوه اجرائی را در قالب تمرین - اجرا برگزیده تا رابطه پربلماتیک حاکم و مردم را به نوعی در رابطه با کارگردان و بازیگران بازنمایی کند. اجرا اما تأکیدی است بر تخطی و شاید بشود گفت ناممکنی روایت شکسپیری از کوریولانوس یا حتی معاصرکردن آن. گروه اجرائی به مثابه عوامل تولید یک محصول آزمایشگاهی، در پی اکتشاف و کیمیاگری‌اند. اما چه باک اگر در این آزمایش‌گری آنچه حاصل می‌آید خود نشانی باشد بر ناممکنی کیمیا. اما اجرا آن زمان در تحقق ایده‌های خود شکست می‌خورد که آزمایشگاه را نه در یک محیط نامتعارف که در یک سالن استاندارد و البته خصوصی بنا می‌کند. از دل این مکان‌یابی محافظه‌کارانه است که نمایش هیچ‌گاه فرم نهایی خود را نمی‌یابد و در یک شکست اعتراف‌گونه، مناسبات مادی تولید تئاتر این روزها را به شکلی آیرونیک بازنمایی می‌کند. کوریولانوس نشان چندانی از جهان شکسپیری بر تارک خود نمی‌بیند و با «تکرار»کردن‌های مدام، توان آن را دارد که تا ابد روایت غایی خود را به تعویق اندازد؛ کنشی رادیکال که بدن و زبان بازیگران را بحرانی کرده و رابطه کارگردان همیشه حاضر در صحنه و بازیگران را واجد ساحتی بداعت‌آمیز می‌کند. حامد اصغرزاده تنش میان کوریولانوس و مردم را به شکلی بازنمایی می‌کند که تمامی بازیگران امکان کوریولانوس‌شدن را می‌یابند؛ یک امکان همگانی در تسخیر جایگاه نمادین و واقعی کوریولانوس. یک ژست دموکراتیک و امیدبخش در اقتدارزدایی از بازیگرسالاری.‌تری ایگلتون درباره‌ کوریولانوس متذکر می‌شود که «ارزش و معنایش را خودش، فارغ از آرای عمومی، به خودش می‌بخشد و هم در نقش دال عمل می‌کند و هم در نقش مدلول؛ او مخصوصا ردیه‌ای است با تأخیر بر این باور مؤمنانه و پرهیزکارانه پولونیوس که هر که با خود روراست باشد لاجرم با دیگران نیز صادق و وفادار خواهد بود». اینجا هم در تمرین - اجرای کوریولانوس، ارزش و معنا به‌شکل خودآیین، خلق می‌شود و توجه چندانی به آرای دیگران و تکثر نظرات وجود ندارد. یک کنش رادیکال و سیاسی، با تأکید بر ناتمامی و بالقوه‌گی‌، با تأکید بر شکست تا امکان بر صحنه‌آوردن این شکل از «تئاتر» به پرسش کشیده شود که تن به مناسبات تولید بورژوایی نمی‌دهند و اغلب نابهنگام‌ است.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید