در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علیرضا حسینی درباره نمایش فتوحات گلشیری: گفتگوى یوسف باپیرى کارگردان نمایش "فتوحات گلشیرى" با سایت ا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:27:14
گفتگوى یوسف باپیرى کارگردان نمایش "فتوحات گلشیرى" با سایت ایران تئاتر

یوسف باپیری در گفت و گو با ایران تئاتر عنوان کرد
فتوحات گلشیری یک تجربه است

ایران تئاتر: یوسف باپیری کارگردان نوگرایی است که به تجربه های جدید در کارهایش اعتقاد دارد. نمایش فتوحات گلشیری به آثار هوشنگ گلشیری نویسنده صاحب نام معاصر ادبیات می پردازد. این نمایش کولاژی از ۱۲ داستان کوتاه از گلشیری است.
یوسف باپیری یکی از اعضای گروه تئاتر تازه است و ازجمله کارگردان های نوگرا و نوجوی تئاتری است که سبک و شیوه کاری و بازی گرفتن از بازیگرانش، موجب شده شیوه کارگردانی‌اش متفاوت به نظربرسد. در سه نمایش از او(ویران، کامنت و مرگ هوتن) یک گروه تئاتری روی صحنه در حال تمرین برای اجرای نمایش هستند ... دیدن ادامه ›› که درنهایت به دلیل بروز مشکلاتی این نمایش ها اجرا نمی شود. نمایش «فتوحات گلشیری» به دراماتورژی مجتبی کریمی و کارگردانی یوسف باپیری از روز چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. عباس جمالی، بهار کاتوزی، فرزانه میدانی و مریم نورمحمدی به عنوان بازیگر در این نمایش حضور دارند. محمد قدس مجری طرح، اشکان خیل نژاد مشاور هنری، سریه شمسی زاده طراح صحنه، روح الله شمسی زاده گرافیک صحنه، جعفر جامه بزرگی و رضوان یارایی نقاشی صحنه، محمد میر سلطانی، عباس میرسلطانی و مرتضی چراغ علی گروه ساخت دکور، ملیکه انصاری طراح لباس، ملیکا کیوان دستیار لباس، زهرا بهرامی دوخت لباس، فرزان فلک دهی صدا و موسیقی، روزبه کمالی طراح صدا، مهرداد مصلحی صدابردار، محمد رسولی طراح نور، کیوان ضیاپور مجری نور، آرمان کوچکی طراح گرافیک، پوستر و بروشور و علیرضا چلیپا تصویرساز دیگر عوامل اجرایی نمایش را تشکیل می دهند. با یوسف باپیری درباره ساختار و اجرای نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.

با روی صحنه بردن کامنت، ویرانی و مرگ هوتن سه گانه تئاتریتان به پایان رسید. آیا با اجرای نمایش های چشم های بسته از خواب و فتوحات گلشیری که اقتباسی از داستان نویسندگان ایرانی و خارجی هستند، فضای جدیدی را تجربه می کنید؟
من و گروهم تلاش کرده ایم در هر اجرا جدید تجربه نویی را به دست بیاوریم. در سه گانه ای که اشاره کردید یک جنس تجربه را انجام دادیم؛ در مورد فتحوات گلشیری نمی شود چندان به اقتباس ادبی اشاره کرد.

آیا ادای دینی به هوشنگ گلشیری انجام دادید؟
ترجیحم این است از این واژه استفاده نکنم؛ در واقع نمایش بر اساس یک ایده اجرایی شکل گرفت.

درباره این ایده توضیح بدهید؟
از حدود یک سال گذشته با مجتبی کریمی دراماتورژ نمایش درباره شکل گیری نمایش کارمان را بر اساس ایده کولاژ شروع کردیم؛ شیوه ای که از کولاژ کردن متون و چگونگی ارتباط دو مدیوم تئاتر و ادبیات داستانی شکل گرفت. در جهانِ معاصر تئاتر در حیطه مطالعات اجرا، پژوهش‌ها وتجربیات زیاد و تازه‌ای در حوزه‌های مختلف تولیدِ متن و اجرا برای دور شدن از سیطره متنِ دراماتیک درجریان است. گونه‌ای از این تجربیات در قالب کولاژ کردن متن های داستانی و یا رویدادهای تاریخی و واقعی به دور از کاراکترپردازی برای تولید یک متن جدید با جهانی متفاوت از جهان شکل‌گیری متون و رویدادهای اولیه است تا جایی که حتی از منتصب بودن گفت‌وگوها و یا متن‌ها به کاراکتری مشخص هم دوری می‌شود که می‌توان برای نمونه از آثار هنرمندانی مانند میشل هانکه، هاینر مولر، هانس ورنر، کروزینگر، مارتین کریمپ و آلفرینده یلینک نام برد.

کولاژ هنری است که بیشتر در حوزه های تجسمی وجود دارد و در تئاتر به تازگی مورد استفاده قرار گرفته است؟
بله، کولاژ در حوزه هنرهای تجسمی و نقاشی از سبک کوبیسم شروع می شود و در تئاتر هم همانگونه در بالا اشاره کردم در مدل هایی مثل هملت ماشین هاینر مولر وجود دارد. کولاژ معمولا به دو شیوه در تئاتر رخ می دهد؛ در شیوه نخست مثل هملت ماشین در یک تکست واحد است و یا در شیوه دوم در تکست های مختلف رخ می دهد.

در کلیت علاقه شخصی شما به هوشنگ گلشیری در انتخاب متن هایش بسیار مهم بود؟
بله، سوای علاقه شخصی،گلشیری یکی از مهم ترین چهره های ادبیات معاصر ما است که به لحاظ گوناگونی داستان هایش و هم نو آوری های فرمی و تکنیکالش مثال زدنی است و این خصیصه ها به ما امکان خوبی برای رجوع داد. نباید فراموش کنیم که نسل جدید نویسندگان ما به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم متاثر از گلشیری و تفکراتش هستند.

شیوه کاری هم بر اساس کار کارگاهی به وجود آمد؟
انتخاب جنس و شیوه اجرای نمایش کار را در پروسه ای تحقیقی انتخاب کردیم و معتقدیم این نمایش یک تجربه است و ما نمی دانیم که چقدر شبیه جهان گلشیری و یا چقدر شبیه جهان ما است. در یک پروسه چند ماهه همه آثار گلشیری را خواندیم وآثارش دنیای وسیعی دارد که هر لحظه ممکن بود ما در این جهان گم شویم؛ البته برای خود محدودیت هایی نیز قایل شدیم نظیر اینکه فقط از میان داستان های کوتاه گلشیری آثاری را انتخاب کنیم و رمان ها را از این انتخاب کنار بگذاریم و سعی شد داستان های کوتاه گلشیری را بنا به علاقه شخصی انتخاب شود و قصدمان این نبود که انتخاب ها به شکلی باشد که داستان ها رابطه موضوعی با هم داشته باشند. در اصل ما به دنبال منطقی در اجرا بودیم تا منطقی در داستان وجود داشته باشد.

بعد از انتخاب آثار گلشیری برای استفاده به چه شیوه ای نوع روایت را انتخاب کردید؟
بعد از انتخاب تلاش کردیم تا حد مقدور فاصله مان را از گلشیری و موضوع داستان ها حفظ کنیم و بیشتر به این فکر کنیم که این منطق اجرایی به چه شکلی می تواند باشد. بهر حال همنشینی ادبیات و کولاژ برایم خیلی مهم بود. همیشه تجربه منتهی به نتیجه مشخصی نمی شود؛ نکته مهم پروسه ای است که طی می شود و باید بازتاب نظرات منتقدان و تماشاگران را در باره این تجربه دید.

به تماشاگران اشاره کردید که به بازتاب نظراتشان علاقه دارید؛ اما استفاده از داستان های کوتاه گلشیری که کمتر خوانده شده وپرداختن به آنها در انتها برای برخی از آنها یک حس گیجی و سردرگمی به وجود آورد. آیا بهتر نبود مشخصا به داستان معروف شازده احتجاب گلشیری که بسیار معروف است می پرداختید؟
واقعیت این است که به دنبال آشنایی از قبل تماشاگر با آثار گلشیری نبودیم. گمی و یا گیجی که در مخاطب ایجاد می شود مورد رویکرد ما نبوده است. تئاتر باید خودش به تنهایی قدرت ارتباط با تماشاگر داشته باشد؛ اگر گنگی در نمایش دیده می شود قطعا به کار برمی گردد. البته به پیشنهاد باربد گلشیری (پسر هوشنگ گلشیری) از واژه معرق که خود گلشیری هم استفاده می کرد به جای کولاژ برای معرفی کار استفاده کردیم.

آیا مخاطب خاصی را برای دیدن فتوحات گلشیری در نظر داشتید؟
به طور حتم مخاطب عادی که دوست دارد یک نمایش داستان گو و کمدی ببیند، دیدن این نمایش برایش مناسب نیست. نمایش مخاطب خاص خودش را دارد که به دنبال دیدن آثار تجربه گرا هستند. در این نمایش مخاطب نباید به دنبال ارتباط داستانی باشد. تصویر نهایی که کولاژ موجود در نمایش ارائه می کند مسئله اصلی نمایش است.

به چه دلیل از نام واقعی بازیگران در مورد شخصیت های نمایش استفاده کردید؟
زیاد دوست ندارم در باره این نوع سوالات توضیح شفافی بدهم. در کارهای قبلیم نیز چنین رویکردی داشتم و در اینجا خیلی غیر محسوس این کار را انجام دادم و یک نوع ارجاع به خود است.

چهار پلکان ، چهار بازیگر و چهار تلفن و چهار.....، دلیل استفاده از این عدد چهار در اجزاء مختلف نمایش چه بوده است ؟
نباید به دنبال چیز خاص و مفهومی از عدد 4 در نمایش باشیم.


گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی
عاطفه گندم آبادی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید