توهم توهم توهم
محصولات فرهنگی از هر نوع و ... برآورده های و کشت های همان مردمی هستند که در هر عصر و زمانه ای زندگی می کنند . مردمی که خود را از نوادگان کوروش می پندارند و طلایه دار حکومتی جهان شمول و انسانی بوده اند اما در روز مرگی های خود ناتوان اند.... در شناخت خود و پیرامون آنچه که هستند ... این مقدمه را نوشتم تا گریزی باشد به این تاتر به نام سیزف اما شما بخوانید حرامزاده ..... تکه کلامی که هنرمندان آن را به خود و به تماتشگر و به کارگزان به عوامل حواله می کنند شاید انتقام باشد برای نخواسته خواست شدن ....این نمایش هر چه داشت برای من که یک ببینده معمولی تاتر هستم چیزی نبود که گمانم می رفت به خاطر اسمی وزین و دردی که در این اسم نهفته است انرژی بی پایانی که دو بازیگر از جسم و روح خود خارج می کردند ولی با آنچه متصور می ساختند هم خوانی نداشت ... به هر حال از کلیه عوامل نور صدا و بازیگران و تماشاچیان ،تخت ،متکا و کتاب های پاره شده و.... کلمه حرامزاده تشکر می کنم که شاید بدون این ها نمی شد که همچین توهمی را به نمایش رساند !!!!!!