من دیروز سالن قشقایی ورود آقایون ممنوع رو دیدم ، ردیف 7 و صندلی 12 دقیقا زیر کولر ، دقیقه 30 نمایش بود که یک آبشار به تمام معنا از کولر راه افتاد روی صورتم و اگر صندلی های کناری خالی نبود حتما می بایست 80 دقیقه زیر آبشار نمایش رو می دیدم ...
راستش من دلم نمیاد به کسی بگم که نره چون بالاخره برای کار زحمت کشیدن و حتما برای هر بیننده ای یک سری جذابیتها داره ، اما نظر خودم این بود که کار به شدت طولانی بود جوری که واقعا دلت می خواد زودتر کار رو جمع کنن ، تعداد صحنه ها زیاد و عوض کردن صحنه ها خسته کننده میشه ، متن هم گرچه حرفهایی هر چند تکراری برای گفتن داره اما تو سبک و سیاق چیزی که من دوست داشته باشم نبود یعنی فقط یه جاهایی به تاسف می کشونت نه چیزی بیشتر از اون ، بازی ها هم بعضی خوب و بعضی ناخوب . در کل نمی دونم چی بگم فقط اگر میرید منتظر یه کار خاص و تفکر بر انگیز نباشید ، این کار یه کار خاکستری
من هم ردیف 6 صندلی اخر کنار دیوار بودم ( جلوی کولر ).و کنار اشکان ( حکیم قدس ) بودم. همونطور که گفتید صدای اب جاری از کولر( از اواسط اجرا ) تمرکز مان را بهم میزد . ولوم پائین صدای صحنه ( بازیگران که از اشکالات مسئول صدا بود نیز مزید بر علت میشد و خیلی از دیالوگ ها رو واضح نمیشنیدیم. بخصوص ماردیف های اخر ).
ظاهرا بخشی از طولانی شدن نمایش ( انطور که اشکان میگفت_ اجرای جشنواره اش را دیده بوده)به خاطر افزودن بخش پایانی نمایش ( از صحنه حمله به پسر خواستگار به بعدوتا انتهای نمایش ) بوده که چیزی بر نمایش نیز نمیافزود و باعث طولانی شدن کار گردیده بود . با اینحال همچنانکه قبل از دیدن نمایش حدس میزدم ، نمایش به برشهائی از زندگی و بیان درد هاو تالمات اجتماعی که گریبانگیر بخشی از اجتماع ( و بخصوص زنان ) میباشد و نیز نگاه جامعه مرد سالار که همچنان وجود دارد پرداخته است .
اتفاقاً می خواستم تذکر بدم :)) ... جدا از شوخی،افتخاری بود برای ما همجواری با شما دوستان
من پیشنهاد می کنم تنها برای کارگاه نمایش رزرو بگذارند که هر جاش بشنینی باز به صحنه نزدیکی
خوبه حداقل این نشتی کولر یه فایده ای داشت و باعث شد دوستان خودشون رو معرفی کنن ، در مورد بدترین جاها برای باشگاه هم دلیلش اینه که ما که رزرو می کنیم معمولا نیم ساعت مونده به نمایش بلیط رو می گیریم یعنی موقعی که اکثر بلیط ها فروخته شده ولی فکر می کنم در اصل باید یه سری جای مشخص رو به افرادی که رزرو می کنن اختصاص بدن .
بعد هم اینکه حداقل کارگردان های محترم بد نیست محدودیت دید تماشاچی ها رو هم در نظر بگیرن .
واقعا این همه دوستان دیوار و باشگاه حضور داشتند و ندیدیمشان . حیف شد . بقول خانم نظری باز هم دست کولره درد نکنه ، اینجوری از حضور همدیگرمان باخبر شدیم ( هر چند نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود ). بهتر این جور مواقع در قالب قرار ( حتی قرار فوری و ضرب الاجلی ) بر روی دیوار اعلام حضور نمائیم تا همدیگر را در محل نسبتا مشخصی ( در جلوی ورودی های هر سالن ) دیار نمائیم.
البته در مورد رزرو تخفیف دار خوب به هر حال منطقی اش اینست که با محل های ( بگیرید مرغوب ) تفاوتی داشته باشد ( هر چند در یک مورد قبلی که من بلیط تخفیف دار گیرم نیامد و بلیط عادی خریدم جایم در ردیفی حتی بعد از ردیف دوستان تخفیف دار بود ). من خودم هیچ گاه در ردیف های جلو نمینشینم ( در سالن های اصلی در ردیفهای 8 ام 9 ام و به بعد و در سالن های کوچک در ردیفهای 4ام 5ام و به بعد) اینجوری به فضای صحنه مسلط ترم.در نمایش دیروز هم مشکل ولوم کم صدای بازیگران ،ردیف 6ام ( ردیف بدی نیست برای من )را مشکل ساز مینمود.