«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام ، من بعد از مدتها بالاخره از طریق فیس بوک تونستم جایگزین دیوار تئاتر شهر رو پیدا کنم ، بچه های اونجا و نوشته هاشون رو خیلی دوست داشتم و اگر اینجا همون جا باشه هنوز دوست دارم با بچه ها بیشتر در ارتباط باشم و تو برنامه ها شرکت کنم :)
منظورتون چه چیزاییه؟ غیر از اطلاعات و نقدهایی که میشه تو اینترنت پیدا کرد؟
من خودم خیلی دوستش داشتم، هم بازیها و دیالوگها، و هم خط کلی داستان رو. این نمایش به نظرم نه خیلی پیچیده یا سمبلیک بود و نه تکراری یا شعاری یا بدیهی.
نمایشی با روایت داستانی غیر خطی که این روزها کمتر شاهدش هستیم.
بازیگران تلاش بسیاری برای ایفای نقش کرده بودند.
توی چند ماه اخیر یکی از بهترین کارهایی بود که دیدم.
واسه ما که این همین اتفاقه شما ها ایشا لا درگیره چنین داستانایی نشید که بیام بگم: حالا فهمیدی مهرآسا جان.امیدوارم 1 درد 2 بار تو دنیا تکرار نشه.اولیش آخریش باشه
سلام
بلیط نمایش صد هزار افیلیای عاشق رو برای ساعت 5 رزرو و پرداخت اینترنتی داشتم ، متاسفانه برنامه ریزی می کنی ، سر وقت حاضر می شی و اون وقت خیلی ساده بهت می گن نمایش برای ساعت 6 هست ... حالا تو می مونی و 1 ساعت و نیم سرما تا شروع نمایش ... چرا واقعا ؟ فقط به خاطر اینکه بلیط نیم بها تهیه میشه باید به این شکل برخورد بشه ؟ واقعا شاکیم
سلام . آقای ایرجی در اجرای قبلی شما فرمودید که میشه با اس ام اس تقاضای رزرو این نمایش رو داشت ؟ آیا هنوز این امکان هست ؟ اگر هست شماره برای ارسال اس ام اس رو محبت بفرمایید ...
من دیروز سالن قشقایی ورود آقایون ممنوع رو دیدم ، ردیف 7 و صندلی 12 دقیقا زیر کولر ، دقیقه 30 نمایش بود که یک آبشار به تمام معنا از کولر راه افتاد روی صورتم و اگر صندلی های کناری خالی نبود حتما می بایست 80 دقیقه زیر آبشار نمایش رو می دیدم ...
راستش من دلم نمیاد به کسی بگم که نره چون بالاخره برای کار زحمت کشیدن و حتما برای هر بیننده ای یک سری جذابیتها داره ، اما نظر خودم این بود که کار به شدت طولانی بود جوری که واقعا دلت می خواد زودتر کار رو جمع کنن ، تعداد صحنه ها زیاد و عوض کردن صحنه ها خسته کننده میشه ، متن هم گرچه حرفهایی هر چند تکراری برای گفتن داره اما تو سبک و سیاق چیزی که من دوست داشته باشم نبود یعنی فقط یه جاهایی به تاسف می کشونت نه چیزی بیشتر از اون ، بازی ها هم بعضی خوب و بعضی ناخوب . در کل نمی دونم چی بگم فقط اگر میرید منتظر یه کار خاص و تفکر بر انگیز نباشید ، این کار یه کار خاکستری
من هم ردیف 6 صندلی اخر کنار دیوار بودم ( جلوی کولر ).و کنار اشکان ( حکیم قدس ) بودم. همونطور که گفتید صدای اب جاری از کولر( از اواسط اجرا ) تمرکز مان را بهم میزد . ولوم پائین صدای صحنه ( بازیگران که از اشکالات مسئول صدا بود نیز مزید بر علت میشد و خیلی از دیالوگ ها رو واضح نمیشنیدیم. بخصوص ماردیف های اخر ).
ظاهرا بخشی از طولانی شدن نمایش ( انطور که اشکان میگفت_ اجرای جشنواره اش را دیده بوده)به خاطر افزودن بخش پایانی نمایش ( از صحنه حمله به پسر خواستگار به بعدوتا انتهای نمایش ) بوده که چیزی بر نمایش نیز نمیافزود و باعث طولانی شدن کار گردیده بود . با اینحال همچنانکه قبل از دیدن نمایش حدس میزدم ، نمایش به برشهائی از زندگی و بیان درد هاو تالمات اجتماعی که گریبانگیر بخشی از اجتماع ( و بخصوص زنان ) میباشد و نیز نگاه جامعه مرد سالار که همچنان وجود دارد پرداخته است .
اتفاقاً می خواستم تذکر بدم :)) ... جدا از شوخی،افتخاری بود برای ما همجواری با شما دوستان
من پیشنهاد می کنم تنها برای کارگاه نمایش رزرو بگذارند که هر جاش بشنینی باز به صحنه نزدیکی
خوبه حداقل این نشتی کولر یه فایده ای داشت و باعث شد دوستان خودشون رو معرفی کنن ، در مورد بدترین جاها برای باشگاه هم دلیلش اینه که ما که رزرو می کنیم معمولا نیم ساعت مونده به نمایش بلیط رو می گیریم یعنی موقعی که اکثر بلیط ها فروخته شده ولی فکر می کنم در اصل باید یه سری جای مشخص رو به افرادی که رزرو می کنن اختصاص بدن .
بعد هم اینکه حداقل کارگردان های محترم بد نیست محدودیت دید تماشاچی ها رو هم در نظر بگیرن .
واقعا این همه دوستان دیوار و باشگاه حضور داشتند و ندیدیمشان . حیف شد . بقول خانم نظری باز هم دست کولره درد نکنه ، اینجوری از حضور همدیگرمان باخبر شدیم ( هر چند نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود ). بهتر این جور مواقع در قالب قرار ( حتی قرار فوری و ضرب الاجلی ) بر روی دیوار اعلام حضور نمائیم تا همدیگر را در محل نسبتا مشخصی ( در جلوی ورودی های هر سالن ) دیار نمائیم.
البته در مورد رزرو تخفیف دار خوب به هر حال منطقی اش اینست که با محل های ( بگیرید مرغوب ) تفاوتی داشته باشد ( هر چند در یک مورد قبلی که من بلیط تخفیف دار گیرم نیامد و بلیط عادی خریدم جایم در ردیفی حتی بعد از ردیف دوستان تخفیف دار بود ). من خودم هیچ گاه در ردیف های جلو نمینشینم ( در سالن های اصلی در ردیفهای 8 ام 9 ام و به بعد و در سالن های کوچک در ردیفهای 4ام 5ام و به بعد) اینجوری به فضای صحنه مسلط ترم.در نمایش دیروز هم مشکل ولوم کم صدای بازیگران ،ردیف 6ام ( ردیف بدی نیست برای من )را مشکل ساز مینمود.
سلام دوستان، اگر به گیشه مراجعه کنم می تونم برای یک روز یا چند روز بعد بلیط رزرو کنم ؟
اینجا خوندم که بلیط ها پیش فروش میشه چطوری از کجا ؟ ما که حضوری هم می ریم بهمون بلیط نمی رسه !!!!
نمی دونم چی بگم دیگه دارم واقعا سطح توقعم رو پایین میارم و از این به بعد هر بار که می خوام برم کاری رو ببینم قول حداکثر لذت 20 درصدی از کار رو به خودم می دم ، من از این نمایش فقط بازی خانم سلطانی رو قبول داشتم مابقی ... به خصوص بازی خانم همتی که واقعا یک فاجعه بود .به نظر من نوشته بروشور با کار همخونی نداشت اصلا در دو جهت متضاد یا اصلا دور از هم بود .
در کل زیر حد انتظار بود
سلام
یک ابهام و یک سوال
من امروز رفتم که بلیط نمایش بعضی وقت ها خوبه ... رو که برای 4 شنبه رزرو کرده بودم رو بگیرم ، اما گفتن قانون اینه که همون روز باید بیای و یک ساعت قبل ... چرا باید این قانون باشه ؟ این قانون تنها باعث هدر رفتن وقت یک ساعتٍ میشه ... لطفا یا توضیح قانع کننده ای بفرمایید یا اینکه این قانون رو اصلاح کنید .
خانم موتابی ممنون از پاسختون
امکان خرید اینترنتی خیلی عالیه درش شکی نیست ، اما اگر نظر من رو بخواید اول زیرساختش رو که همین تهیه بلیط تو روزهای قبل هست رو فراهم کنید .
لیلای عزیز با راه اندازی بخش پرداخت اینترنتی طی یکی دو هفته ی اخیر، دیگه نیازی به مراجعه حضوری به گیشه ندارین و هنگام رزرو تخفیف هزینه رو هم پرداخت می کنین. ضمنا پرداخت از طریق همین سایت انجام میشه و شما ملزم به عضویت در سایت گیشه نیستین
بستگی به شانستون داره . معمولا بلیت های کارگاه برای یه همچین کاری خیلی زود تموم میشه . یعنی اکثرا پیش فروش میشه و یه تعداد محدودی می مونه برای گیشه ی روز فروش که اونم معمولا همون ساعت 4 تموم میشه.
شاید هم تموم نشه و تا دم اجرا هنوز بلیت باشه . به هر حال آمادگی اینکه بلیت گیرتون نیاد رو داشته باشین
جمله ای که این ساعتها مدام با خودم تکرارش می کنم " هیچ وقت یه آدم رو یه مسئله رو یه اتفاق رو واسه خودت اونقدر بزرگش نکن که وقتی اونی شد که نمی خواستی همه وجودت پر از تهی بشه و درد بکشی "
من امروز این تئاتر رو دیدم ، جدای از خود تئاتر وضعیت صندلی های سالن سایه واقعا بد بود یعنی در اکثر صحنه ها من به شخصه یک یا دو تا از بازیگر ها رو به دلیل قرار گرفتن در زاویه نفر جلویی از دست می دادم من حتی شاهد بودم برای آقایون که قد بلندتری هم دارند سخت بود ، در مورد خود تئاتر هم بازیها از نظر من خیلی خوب و تاثیر گذار بود ولی کار واقعا پر دیالوگ و شلوغ بود جوری که همش تو یه ریتم فریادی تماشاگر رو نگه می داره و اجازه فرودهای تفکر زا رو به تماشاگر نمیده .
من خیلی دوست داشتم فرصتی پیش بیاد و متن نمایش رو بخونم پشت برشور یک آدرس بلاگ زده شده بود که متاسفانه فاقد هیچ متن و گفتگویی هست .
در مجموع من این تئاتر رو دوست داشتم و بازی آقای تشکر و صالحی رو تحسین می کنم و دیدن این تئاتر رو به دوستانی که ندیدند توصیه می کنم .
سالن های تئاتر شهر فاقد استانداردهای مطلوب برای اجرا و تماشای نمایش است ، چون این سالن ها بخشی از مرکز موسیقی در طراحی معماری بوده اند که پس از ساخته شدنِ این مرکز و به دلیلِ عدمِ اجرای صحیح آکوستیک بودن سالن ها ،به مرکزِ نمایش های تئاتر تغییرِ کاربری می دهد و این تغییرِ کاربری و رعایت نکردنِ استانداردهای سالن های نمایش باعث وجود چنین مشکلاتی می شود.
البته به نظرِ من بهترِ کارگردان و طراح صحنه این محدودیت هارو در نظر بگیرند و با توجه به شرایط موجود کار کنند تا تماشاچی در هنگامِ اجرای نمایش مجبور نباشه سرش رو بچرخونه و به راحتی از اجرا لذت ببره
تازه همین صندلیها را چند سالیست نصب کرده اند . قبلا روی سکو ها مینشستیم. در بهترین حالت روی تشکچه هائی که به تمکاشاچیان میدادند
فقط سالن اصلی صندلی داشت.