در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رعنا کیا: شبهای زیادی از شهوت اینکه بی مهابا از پنجره ی اتاقم بپرم پائین خوابم ن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:44:54
شبهای زیادی از شهوت اینکه بی مهابا از پنجره ی اتاقم بپرم پائین خوابم نمی بره....


آی آزادی ای دروغ بزرگ!

از: من!
زیبا بود..

وقتایی که در قسمت از مینویسید " خودم خب" بیشتر دوست دارم..

ممنون..
۰۵ مهر ۱۳۹۰
هدی جون مرسی از جمله ات کاملا موافقم و کاملا لذت بخش بود برام.. همیشه در پی آزاد کردن خودم هستم! همیـــشه و هیچ وقت چشم امیدی به زندانبان ندارم!!!
۰۶ مهر ۱۳۹۰
نمیدانم غم چه بود، نمی دانم دل آزرده ی چه ام این روزها یا شاید ناچاری عمیقی گریبانگیر شب نشینی ام شده که اشک هایم مثل بچه ها اشک هایم آماده ی باریدن بودند.

شاید تلنگر تو بود، شاید به شدت منتظر همدردی تو بودم. شاید منتظر حرفی شاعرانه، حرفی که بغض گلویم بود و گفتی اش. شاید منتظر همین حرفها بودم که به این راحتی گریستم


مرسی از امیر مساوات. واقعا ممنون از تو!
۱۱ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید