مدتیه روال بر اینه که یک نمایشنامه ظاهرا نا مرتبط با شرایط جامعه انتخاب میشه ولی گروه ها سعی می کنن در پس مفاهیم اون نمایشنامه ها دغدغه های فکری خودشون رو بیان کنن. ولی نمایشنامه این کار از نظر من خیلی صریح تر بود و نظراتش رو در عین رعایت برخی نکات بیان می کرد. البته از دید من ارتباط همه داستان ها با خط سیر اصلی نمایشنامه خیلی روشن نبود و شاید لازم بود در بعضی موارد ابعاد بیشتری از هر داستان روایت می شد. البته نقش موسیقی در ارائه این اثر معنا دار بود و تماشاگر رو در مسیر روایت داستان همراهی می کرد. به گمانم، انسجام بیشتر داستان پردازی و موسیقی طراحی شده در نمایش می تونست به کیفیت کار بیش از این کمک کنه.
در کل تماشای این کار رو توصیه می کنم و فکر می کنم که خالی از لطف نیست. از طرفی این قبیل اجراهایی که فصل مشترک بین زمینه های مختلف هنری هستند، به ارتقای سطح کیفی همدیگه کمک شایانی می کنن. تماشاگر حقیقی تئاتر با تماشای این چنین اجراهایی می تونه این روند همکاری رو تداوم ببخشه و به ارتقای درک خوانندگان از فضای هنرهای نمایشی و همچنین درک هر چه بهتر فضای نمایشی از تأثیر موسیقی و صدا در کیفیت اجرا کمک بکنه.